اخبار

زبان فارسی در مدارس ارمنستان از اختیاری به اجباری تغییر کرد

شرق‌شناس ارمنستانی گفت: در سال ۲۰۱۱ میلادی، ۱۰ مدرسه در ایروان، زبان فارسی را به عنوان زبان خارجی اختیاری آموزش می‌دادند اما امروز، هفت مدرسه در پایتخت ارمنستان، فارسی را به عنوان زبان خارجی اجباری تدریس می‌کنند.

 هاسمیک گیراگوسیان روز سه شنبه مورخ 30 خرداد 1402  با اشاره به اینکه پس از فروپاشی شوروی، ایران نخستین کشور همسایه بود که استقلال ارمنستان را به رسمیت شناخت، اظهار داشت: از همین تاریخ، آموزش زبان فارسی نیز وارد مدارس ارمنستان شد. بنابراین، دانش‌آموزان و دانشجویان ارمنی، با فردوسی، حافظ و سعدی، آشنایی دارند. علاوه بر این، ادبیات معاصر ایران نیز برای مردم ارمنستان جذاب و ارزشمند است. برای مثال آثار بزرگ علوی، سیمین دانشور، صادق چوبک، نیما یوشیج، گلی ترقی و غیره به زبان ارمنی ترجمه شده و با استقبال خوانندگان مواجه شده است.

وی افزود: مطالعه زبان فارسی برای مردم ارمنستان، نه‌تنها باعث شناخت ادبیات غنی ایران می‌شود، بلکه دریچه‌ای به سوی آشنایی با این کشور همسایه است.

به گفته این پژوهشگر ارمنستانی، دوره شوروی در روابط ایران و ارمنستان، دوران سکوت و وقفه بود، اما همیشه شهروندان ارمنستان به ایران، هم به عنوان کشور دوست و همسایه و هم به عنوان کشوری که ارمنستان در طول تاریخ با آن همراه و هم‌قدم بوده است، علاقه‌ای ویژه داشته‌اند.

ارامنه و ایرانیان از ابتدا با یکدیگر روابط نزدیکی داشته‌اند

پژوهشگر ارشد انستیتوی نسخ خطی ایروان و انستیتوی شرق شناسی ارمنستان درباره قدمت روابط دو ملت ایران و ارمنستان، اظهار داشت: سابقه روابط دو ملت، به زمان شکل‌گیری آنها بازمی‌گردد؛ با این حال، در تاریخ، نخستین بار، از روابط مادها با ارمنیان در سده هفتم پیش از میلاد یاد شده است. همچنین ارمنستان در دوره هخامنشیان، به صورت یک پادشاهی نیمه‌مستقل، تحت حکومت ایران بود.

گیراگوسیان درباره روابط دو طرف در دوره اشکانیان گفت: در این دوره، روابط دو ملت به جایی رسیده بود که پادشاهان اشکانی ارمنی با اشکانیان ایران، نسبت خانوادگی پیدا کردند. بلاش، پادشاه ایران در سال ۵۱ میلادی به قدرت رسید و برادرش تیرداد را به پادشاهی ارمنستان برگزید. از آن تاریخ تا سال ۴۲۸ میلادی، پادشاهی اشکانیان در ارمنستان ادامه داشت و دو ملت در این چهار سده، اشتراک‌های بسیاری به دست آوردند.

زبان فارسی که در قرن‌های ۱۳ و ۱۴ به سمت شبه‌جزیره هند توسعه و ترویج فراوان یافته بود، در سده‌های ۱۵ و ۱۶ در منطقه قفقاز نیز بیش از پیش گسترش یافت.

وی درباره قدمت سکونت ارامنه در ایران، یادآور شد: نشانه‌های حضور ارامنه در منطقه آتورپاتکان، یعنی استان‌های آذربایجان در شمال غربی ایران به دوران کهن می‌رسد. کلیسای طاطاووس مقدس در ماکو که در سده هفتم میلادی ساخته شده است یا کلیسای استپانوس مقدس در نزدیکی جلفای ارس که به سده نهم میلادی برمی‌گردد، هنوز برپا هستند و توسط ایران محافظت می‌شوند.

گیراگوسیان درباره ارامنه اصفهان گفت: در جنگی که سال ۱۶۱۶ میلادی میان ایران و عثمانی آغاز شد، ارامنه دوش به دوش سپاهیان ایران با امپراتوری عثمانی جنگیدند. در این زمان، به دستور شاه عباس صفوی، ارامنۀ اطراف جلفا به داخل ایران کوچانده شدند و جلفای اصفهان بنیان شد.

وی افزود: از ارامنه جلفا، قشری از بازرگانان ارمنی به وجود آمدند که هم با دولت ایران در ارتباط بودند و در تجارت ایران سهم چشمگیری داشتند و هم فرهنگ ارمنی را حفظ کردند.

به گفته گیراگوسیان، در سده‌های ۱۱ و ۱۲ میلادی و با حمله سلجوقیان و سپس مغول‌ها نیز شاهد مهاجرت انبوه ارامنه به ایران بودیم.

این استاد شرق‌شناس، به حضور تاریخی ارامنه در شیراز نیز اشاره کرد و گفت: سنگ مزار برخی ارمنیان شیراز به نیمه قرن شانزدهم میلادی می‌رسد. از جمله ارامنه معروف شیراز می‌توان به هاروتیون شماوونیان اشاره کرد. او روحانی و روشنفکر ارمنی متولد ۱۷۵۰ در شیراز بود و کسی است که نخستین روزنامه ارمنی‌زبان را در سال ۱۷۹۴ در هندوستان چاپ کرده است. وی در سال ۱۷۹۳ در انتهای یک کتاب ارمنی، غزلی از حافظ شیرازی را هم منتشر کرد.

گیراگوسیان درباره گسترش زبان فارسی در قرون وسطی گفت: زبان فارسی که در قرن‌های ۱۳ و ۱۴ به سمت شبه‌جزیره هند توسعه و ترویج فراوان یافته بود، در سده‌های ۱۵ و ۱۶ در منطقه قفقاز نیز بیش از پیش گسترش یافت.

نسخ تاریخی به زبان فارسی و خط ارمنی!

گیراگوسیان درباره دلیل محبوبیت تاریخی زبان فارسی در میان ارامنه، گفت: مورخان ارمنی در قرون ۱۳ و ۱۴ میلادی، زبان فارسی را می‌آموختند چون در کتاب‌هایشان از منابع فارسی‌زبان استفاده می‌کردند. همچنین محبوب‌ترین آثار ادبی در ارمنستان آن روز، به زبان فارسی بود.

مورخان ارمنی در قرون ۱۳ و ۱۴ میلادی، زبان فارسی را می‌آموختند چون در کتاب‌هایشان از منابع فارسی‌زبان استفاده می‌کردند.

این استاد ارمنستانی، تاکید کرد شناخت زبان فارسی در این زمان، تنها به مورخان محدود نبود و مردم عادی نیز با زبان فارسی آشنایی داشتند؛ چنانکه در نسخ خطی قرن‌ ۱۵ ارمنستان بیت‌هایی از سعدی و مولوی به خط ارمنی اما به زبان فارسی دیده می‌شود. این بدان معنی است که ارامنه در این تاریخ، می‌توانستند شعر فارسی را بخوانند و متوجه شوند و بنابراین نیازی به ترجمه آثار نداشتند.

وی افزود: آثاری از شاعران ارمنی قرن‌های ۱۵ و ۱۶ میلادی از منطقه وان و واسپوراکان در ارمنستان غربی (شرق ترکیه امروزی) به جا مانده که دوزبانه ارمنی و فارسی هستند. در این زمان امپراتوری عثمانی هم تشکیل شده و این مناطق تحت تسلط آنان بود.

گیراگوسیان شاهنامه فردوسی را اثری شاخص در تاریخ ارامنه دانست و گفت: کنستانتین یرزنکاتسی، شاعر بزرگ ارمنی قرون وسطی، در آثار خود نوشته است که مردم، شاهنامه را دوست داشتند و از او می‌خواستند که به وزن شاهنامه فردوسی شعر بنویسد.

تاثیر زبان فارسی بر ارمنی

گیراگوسیان درباره تاثیر زبان فارسی بر زبان ارمنی گفت: بیشترین وام‌واژه‌های پارسی و ایرانی در دوره میانه (اشکانیان و ساسانیان) وارد زبان ارمنی شد. ورود واژگان پارسی به ارمنی آنقدر انبوه بوده است که در گذشته، زبانشناسان تصور می‌کردند «ارمنی» یکی از شاخه‌های خانواده زبان‌های ایرانی است. اما هاینریش هوبشمان، دانشمند آلمانی در سال ۱۸۷۵ با انتشار مقاله‌ای، نشان داد که ارمنی، زبانی مستقل در خانواده زبان‌های هند و اروپایی است.

وی با اشاره به اینکه وام‌واژه‌های زبان پارسی میانه، هنوز هم در ذخیره واژگانی ارمنی وجود دارد، گفت: برخی واژگان مشترک ارمنی و زبان‌های ایرانی از زبان باستانی هند و اروپایی گرفته‌ شده‌اند. مثلا مادر در فارسی و مایر /mair/ در ارمنی، واژگان اصیلی هستند که از ماتر در زبان هند و اروپایی گرفته شده‌اند. اما علاوه بر این، زبان ارمنی، گنجینه‌ای از واژگان پارسی است و بسیاری از لغات ایرانی که دیگر در فارسی نو کاربرد ندارند، همچنان در زبان ارمنی به کار می‌روند. مثلا وجار /vajār/ در ارمنی که به معنای فروش در بازار است از زبان پهلوی /vačar/ گرفته شده است. همین کلمه را زبان ارمنی به صورت بازار از فارسی نوین نیز گرفته است. یعنی زبان ارمنی از زبان‌های ایرانی در دوره‌های مختلف، واژه قرض گرفته است. به عنوان مثالی دیگر، در ارمنی به کالباس، آپوخت می‌گویند که واژه‌ای پهلوی است؛ اما در فارسی نو، این واژه منسوخ شده است. همچنین می‌توان به واژه پارتی باشوار (آذوقه) که در ارمنی به صورت باشار حفظ شده و در فارسی نو از بین رفته است، اشاره کرد.

این پژوهشگر، یادآور شد برخی واژگان مشترک نیز، کلماتی است که فارسی و ارمنی از زبان عربی وام گرفته‌اند و البته به ندرت، واژگانی هم می‌توان یافت که از ارمنی وارد فارسی شده باشد.

اسطوره‌های مشترک ایرانی و ارمنی

پژوهشگر انستیتو نسخ خطی ایروان درباره اسطوره‌های مشترک دو کشور گفت: از سده پنجم به بعد، منابع مکتوب ارمنی درباره تاریخ ایران، بسیار غنی است. با مطالعه این منابع، در می‌یابیم که برخی از این اسطوره‌ها میان ایرانیان و ارمنی‌ها مشترک بوده‌اند. برای مثال، کتاب «تاریخ ارامنه» اثر آگاتانگغوس، مورخ ارمنی سده پنجم میلادی، با روایت اردشیر که درباره پیروزی ساسانیان بر اشکانیان است، آغاز می‌شود. همین روایت را در کتاب کارنامه اردشیر بابکان که در ایران به زبان پهلوی نوشته شده بود، نیز می‌بینیم.

اسطوره رستم در ارمنستان

گیراگوسیان گفت: روایت شفاهی «رستم و زال» تا یک قرن پیش، در میان شهروندان ارمنستان محبوبیت فراوانی داشت. دانشمندان ارمنی از اوایل قرن بیستم، روایت‌های رستم و زال را گردآوری و مکتوب کردند.

وی درباره قدمت داستان‌های شاهنامه در ارمنستان، گفت: موسی خورنی (Movses Khorenatsi) مورخ ارمنی سده پنجم میلادی، در کتاب تاریخ ارامنه، اسطوره اژدهای بیوراسپ و فریدون را روایت کرده که در واقع، همان داستان ضحاک و فریدون است که چند قرن بعد، فردوسی نیز در شاهنامه، روایت کرد.

وی درباره دلیل وجود اسطوره‌های مشترک میان ایران و ارمنستان نیز اظهار داشت: شکل‌گیری فرهنگ‌های دو ملت ایرانی و ارمنی، در فضایی مشترک صورت گرفته است و ثمره‌های این فضای مشترک، از جمله، در اسطوره‌ها دیده می‌شود.

منبع: سازمان فرهنگ و ارتباطات

بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *