اخبار

زبان فارسی اَمان ماست

شریف مراد اسرافیل‌نیا گفت: جایزه ادبی جلال آل‌احمد از جوایز به نام پارسی گویان جهان بوده و این جایزه در ترغیب زبان و ادب پارسی نقش بارز دارد.

زبان فارسی از دیرباز در ایران فرهنگی رایج بود و مردمان این سرزمین به آن سخن می‌گفتند و می‌نوشتند. پس از گذشت قرن‌ها و تغییرات مرزهای جغرافیایی، شرایط کمی دگرگون شد و حال این زبان در ایران و تاجیکستان به قوت خود باقی است. با این تفاوت که حضور شوروی در تاجیکستان تغییر خط را در پی داشت که تا هم‌اکنون نیز از آن استفاده می‌شود. این زبان کهن، در کشورهایی همچون هند و افغانستان و… تحولاتی را از سر گذراند و با وجود حضور و یورش برخی کشورها و اقوام دیگر دچار دگرگونی شد. یکی از راه‌های حفظ و پاسداشت «زبان» تشویق جهت نوشتن و خواندن به آن زبان است؛ جایزه ادبی جلال آل‌احمد که دوره شانزدهم آن نیز اکنون به پله آخر رسیده، با هدف حفظ زبان فارسی و تشویق نویسندگان برای نوشتن به این زبان آغاز به کار کرده است. برای نمایان ساختن اهمیت و نقش این جایزه و همچنین در خصوص زبان فارسی با شریف مراد اسرافیل‌نیا، دکتر علوم فیلولوژی، پروفسور و استاد دانشگاه بین‌المللی زبان‌های خارجی تاجیکستان به نام ساتم الغ زاده، گفت‌وگویی انجام دادیم که مشروح آن در ادامه آمده است.

اسرافیل‌نیا  در آغاز سخنان خود به اهمیت زبان فارسی پرداخت و گفت: زبان فارسی، زبان ماست؛ جهان ماست؛ زبان دین و آیین ماست. امان ماست، هستی ماست. زبانی که امروز در تاجیکستان آن را زبان تاجیکی یا فارسی تاجیکی می‌گویند، همان زبان فارسی است که رودکی و بوعلی سینا، مولانا و شیخ سعدی، خواجه حافظ و خواجه کمال، جامی و دانش، ملک شعرا بهار و علامه صدرالدین عینی و هزاران بزرگان دیگر بدین زبان تکلم می‌کردند؛ آثار آفریده و امروز نیز به این زبان بهترین شعر آفریده می‌شود. این زبان، زبان آسمانی و زبان ملکوتیست. زبان هر ملت، هستی آن ملت است. هر ملت بیدار و خودآگاه زبان خود را حفظ می‌کند، آن را می‌آموزد و با آن زندگی می‌کند تا زبان دیگر بر زبان وی نسبت نباشد. ملتی که به زبانش بی‌اعتنا باشد ناگزیرِ زوال است.

زبان فارسی ۷۰ سال در آسیای میانه درحال جان‌کندن بود

او در بخش دیگری از سخنان خود درباره روند تغییر زبان فارسی در ایران فرهنگی عنوان کرد: ایران فرهنگی سرزمین بزرگی را  دربر داشت و قلمرو زبان فارسی عنقریب چهاریک سیاره ما را فرا می‌گرفت. این زبان سرتاسر ایران زمین؛ در هند و چین، عراق و روم، قفقاز و بالکان، اندلس و… زبان رابطه بین اقوام مختلف بود. زبان پارسی دری در عهد سامانیان در ماوراءالنهر و خراسان بزرگ به مثابه زبان دولتی پذیرفته شد و بیش از هزار سال تا ۲ سپتامبر  سال ۱۹۲۰ میلادی در عمارت بخارا از مسند افتاد و مقامش را به زبان روسی و ازبکی داد.

اسرافیل‌نیا ادامه داد: زبان فارسی تاجیکی در عرض بیش از ۱۵۰۰ سال روزگار خویش در  آسیای مرکزی که از گاهواره‌های پرورش آن به شمار می‌رفت، هرگز این وضع خفت‌بار و فریاد برانگیز را نداشت، که در سلطه کمونیست‌ها در آن سامان پیدا کرد، (سخن دانشمند تاجیک فاتح عبدالله). همان کاری که انگلیس‌ها در هند در حق زبان فارسی روا دیدند، روس‌های شوروی در آسیای میانه در مورد زبان فارسی تاجیکی صد چندان اتهام دادند تا فتنه انقلاب سرخ در آسیای مرکزی روحانیت، علم و ادب در دست تاجیکان بود و زبان کارگزاری در این سرزمین زبان فارسی تاجیکی بود. کمونیست‌ها تبر بر ریشه‌ درخت هستی ملت زدند. تبدیل خط فارسی اول به لاتین(سال ۱۹۲۹) و بعد به خط سیریلیک (سال ۱۹۴۰) و کتاب سوزی و کشتن و نابود ساختن فرهنگ و فرهنگیان ضربه مرگبار بر پیکر زبان فارسی شد. ۷۰ سال زبان فارسی در آسیای میانه درحال جان‌کندن بود. سال ۱۹۳۶ در افغانستان زبان پشتو را در قبال زبان فارسی مقام دولتی دادند. امروز طالبان سعی دارند زبان فارسی را در خراسان بزرگ از معاملات بیرون کنند.

انگلیس‌ها در شبه قاره تیشه بر ریشه زبان پارسی زدند

استاد دانشگاه ساتم الغ زاده تاجیکستان با اشاره به اینکه هر یک از سلاطین ترک و مغول که در ایران زمین حکومت داشتند زبانی را جایگزین زبان پارسی نکردند، بیان کرد: اما انگلیس‌ها در شبه قاره و شوروی در آسیای میانه نخست تیشه بر ریشه زبان پارسی زدند. شوروی تفکر مردم ما را با جدا کردن از اصل تغییر داد. اگر  هند در تسلط انگلیس نمی‌افتاد امروز در شبه قاره همه به پارسی حرف می‌زدند. همچنین اگر زیر تسلط روس‌ها قرار نمی گرفتیم در آسیای میانه همه پارسی گو بودند. با آغاز بازسازی گورباچف در نیمه دوم سال‌های ۷۰ قرن گذشته با تلاش روشنفکران، زبان فارسی تاجیکی در قبال زبان روسی مقام دولتی یافت و در دوران استقلال رونق بیشتر کسب کرد. اما جنگ تحمیلی شهروندی همه را نابود ساخت. امروز در تاجیکستان زبان رسمی و کارگزاری زبان پارسی تاجیکی است.

افتتاح صدا و سیما به زبان پارسی برای جلوگیری از انحطاط آن

او در خصوص وضعیت زبان فارسی در هند و افغانستان نیز گفت: واقعا جای نگرانی است که در شبه قاره هند که هفتصد سال زبان پارسی، زبان علم و ادب بود امروز احیانا گاهی در انجمن‌های ادبی صدا می‌دهد و بس. تاکنون در هند و پاکستان فارسی زبانان زندگی می‌کنند؛ آنها کسانی هستند که اجدادشان از ایران و آسیای میانه به آنجا رفته و مقیم شده‌اند. افغانستان نیز حال فلاکت‌بار دارد. طالب دشمن سرسخت زبان پارسی است. انگلیس و شوروی و امریکا که افغانستان را استیلا کردند، نخستین کاری که انجام دادند تاجیک را از حاکمیت دور و زبان پارسی را محدود کردند. زیرا خوب می‌دانستند که تاجیک دین و امانش را نمی‌فروشد و پارسی زبانان می‌توانند دولت بسازند.

این دکترای فیلولوژی تاجیکستانی درپاسخ به این سوال که «برای حفظ این زبان شکوهمند چه فعالیت‌هایی می‌توان انجام داد و چگونه می‌توان از انحطاط آن جلوگیری کرد؟» گفت: این زمان برخورد نمودن‌ها، همبستگی و اتحاد ما پارسی زبانان ضروری است. هرچند در کشورهای مختلف زندگی داریم اما یک زبان و یک دین و یک فرهنگ داریم. ترغیب و ترویج زبان و فرهنگ پارسی در این کشورها می‌تواند از انحطاط آن جلوگیری کند. افتتاح صدا و سیما به زبان پارسی از جمله این تدبیرهاست.

بقای زبان پارسی به همت ما پارسی زبانان وابسته است

وی با اشاره به اینکه هیچ زبانی بدون کاربرد واژگان زبان‌های دیگر رشد نمی‌کند، اضافه کرد: اما باید در قبول کلمات غیر، احتیاط‌کار بود. باید کمیته اصطلاحات فرهنگستان همه کشورهای پارسی زبان رابطه قوی داشته باشند. هر واژه‌ای که وارد می‌شود باید در این کمیته‌ها بررسی شوند و بعد به استفاده رحمت داده شود. در فرهنگستان‌های سه کشور همزبان همگن‌سازی علمی به راه مانده شود. بقای زبان قدسی پارسی به همت ما پارسی زبانان وابسته است و ما وامدار میراث نیاکان هستیم. باید این زبان را پاک و بی‌آلایش به آیندگان انتقال دهیم.

وی برگردان آثار ادیبان به خط پارسی و سیریلیک را یک راه معرفی سخنوران دانست و افزود: من نیز بیش از ۳۰ سال است که بدین کار مشغولم؛ اما درک کردم که این راه نجات نیست. باید جوانان ما با رسم الخط  نیاکانمان – خط پارسی آگاه باشند. در دبستان این خط تعلیم داده می‌شود، اما ساعت‌های تدریس کم است. باید روزنامه و مجله‌ها با این خط به راه مانده شوند. درس‌های آلبانی نیاکان باید در صدا و سیما تشکل کرده شوند‌.

جایزه جلال آل احمد  باید در جهان ترغیب و تشویق کرد

وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو با بیان این که کتاب و صنعت نشر می‌تواند به نزدیک شدن دو ملت مدد رساند، اما کافی نیست، ادامه داد: برگردان از پارسی به سیریلیک و برعکس آثار همزبانان خوب است اما راه یگانه نیست. افتتاح صدا و سیما به لهجه‌های پارسی، دری و تاریخی و معرفی آثار ادبی و علمی، صنعت، هنر، موسیقی و… از این راه تاثیر بیشتر دارد.

او برگزاری جشنواره‌ها و اهدای جوایز را در ارتقا فعالیت‌های ادبی و هنری موثر دانست و با اشاره به جایزه جلال آل احمد مطرح کرد: تا آن جا که خبر دارم جایزه ادبی جلال آل‌احمد، ادیب بزرگ ایران از جوایز به نام پارسی گویان جهان است. این جایزه در ترغیب زبان و ادب پارسی نقش بارز دارد. جایزه جلال آل احمد می‌تواند به جایزه نوبل پارسی زبانان تبدیل یابد. باید این جایزه را در جهان ترغیب و تشویق کرد و نباید دایره فعالیت آن محدود باشد. همچنین تمام جنبه‌های زندگی بن بشر را فرا گیرد.

دانستن تاریخ ملت ما را به خودشناسی و استقلال ملی می‌رساند

اسرافیل‌نیا با بیان اینکه در تاجیکستان ما داریم آهسته آهسته به خودشناسی ملی نزدیک می‌شویم، عنوان کرد: در تاجیکستان ادیبان داستان‌نویسی هستند که در آثارشان از مشکلات بن بشر سخن می‌گویند، مانند فضل الدین محمدی، نجم الدین عربزاده (بهمنیار) و… که متاسفانه آثار آنها کمتر ترغیب شده و ناشناخته مانده است. به گمانم حضور ادیبان و دانشمندان دو کشور در جایزه‌های ادبی و علمی هر دو دولت در استحکام روابط فرهنگی و علمی می‌تواند نقش بسزایی بگذارد.

استاد دانشگاه بین‌المللی زبان‌های خارجی تاجیکستان با اشاره به اینکه شاهنامه حافظه تاریخی ماست، حکیم فردوسی پیر و مرشد راهنمای ماست، عنوان کرد: با فرمان رئیس جمهور کتاب تاجیکان به هر خاندان اهدا شد. شاهنامه نیز خدا خواهد دسترس همگان قرار می‌گیرد. رئیس جمهور محترم ما امام علی رحمان در هر پیام خویش مردم را خودشناسی دعوت می‌کند. سرچشمه خودشناسی ما این کتب نیاکان ما اللخصوص شاهنامه و کتاب تاجیکان است. ما در آغاز راه دولت‌سازی ملی قرار داریم. شاهنامه راهنمای ماست. ما روی به تاریخ کهن آوردیم. من ایمان دارم که دانستن تاریخ ملت ما را به خودشناسی و استقلال ملی می‌رساند.

شریف مراد اسرافیل‌نیا در پایان با بیان اینکه در شناخت هویت ملی ما ایران را در پهلوی خود می‌بینیم، گفت: آب اگر صد پاره گردد باز با هم آشناست. من مطمئنم که ایران و تاجیکستان، دو ملت همزبان جاودانه پهلو هم قرار خواهند گرفت. خدا با ماست.

بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *