مرتضی كاردر گفت: نمیشود بسياری از آثار ايرانی را به تاجيكستان برد و حتی ميزان آشنايی ما بهرغم زبان مشترک كم است. ما از شاعران و داستاننويسان تاجيكستان دو سه نفر را بيشتر نمیشناسيم.
نشست «فراز و نشيب كشورهای زبانويژه در ترويج بينالمللی كتاب» با حضور رحمان علي ميرعليزاده؛ رئيس اداره طبعونشر و مطبوعات وزارت فرهنگ تاجيكستان، محمد بورهان گنج؛ رئيس اتحاديه ناشران تركيه، محمد اكبری؛ رئيس گروه همافزايی و مديريت ترجمه و نشر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و مرتضي كاردر؛ مديرعامل نشر هرمس برگزار شد. فرزانه فخريان (مدير كارگزاري ادبي ناكتا) دبير اين نشست بود.
لزوم تسهيلگری در حوزه ترجمه
در ابتدای اين نشست، محمد اكبری در خصوص فعاليتهای تسهيلگری كه در حوزه ترجمه انجام شده است، گفت: ما در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي چند محور را دنبال ميكنيم. مخاطبشناسي از اولين اركان آن است. برخي از مولفان محترم كتاب را براي مردم ايران مينويسند. يكي از فعاليتهايي كه مركز براي خود تعريف كرده، اين است كه فضاي بينالملل را به تدوينگران آثار معرفي ميكند. همچنين تدوين كتاب را به سمتي هدايت ميكند كه آثار در سطح بينالملل شناخته شود. انتخاب موضوعات برتر قدم دوم است. ما تعدادي موضوع برتر براي معرفي در سطح بينالملل داريم. طبيعتا در اين بخش افراد و نهادهاي مختلف ادعاي درست يا نادرستي دارند. ادعاهاي درست را پذيرا هستيم و به اطلاع ناشران بينالملل ميرسانيم. اما برخي از مولفان و ناشران انتظار دارند آثار دست چندم خود را در سطح بينالملل معرفی كنند. اينكه توقع داشته باشند از بيتالمال برای معرفی آن مصرف شود توقع بيجايی است.
وي افزود: در بخش بعدي فعاليتهاي مركز ميتوانم به متن فارسي و زبان مخاطب اشاره كنم. دو فعاليت عمده در اين زمينه داريم. اول اينكه در زبانهايي كه مترجم به اندازه كافي نداريم، مترجمان بيشتري در اين زمينه تربيت كنيم. دوم اينكه فعاليتهاي ترجمهاي را به مترجمان بومي بسپاريم. يعني آثاري كه حرفي براي گفتن دارند توسط مترجمان دست اول ترجمه شوند. گفته ميشود كه شايد مترجم بومي برخي اصطلاحات را متوجه نشود، تدبيري كه در اين خصوص انديشيديم اين است كه متن كتاب توسط يك ويراستار هم چك و نواقص كار رفع شود.
او بیان كرد: در بخش نهايي كار به نشر و توزيع ميرسيم. عمده فعاليت مركز اين است كه كتاب توسط اهل كتاب منتشر شود. مركز اين تدبير را در نظر گرفت كه كتابها توسط ناشران بومي كه در چرخه نشر آن كشور حضور دارند چاپ و منتشر شود. بنابراين با اين چهار مرحله كه دنبال كرديم تلاش شد كه با تسهيلگري، بهترين كتاب را به مخاطبان عرضه كنيم. در سنوات اخير ما تلاش كرديم كشور از يك سكوي واحد در نشر الكترونيک پيروي نكند. مركز دنبال اين است كه با همراهي نهادهاي فرهنگي يک سكوي واحد را پيشبيني كند كه بيشترين مخاطب را پوشش دهد.
ضرورت تربيت مترجم براي ترجمه دست اول
محمد بورهان گنج در ادامه اين نشست گفت: از اينكه نميتوانم به زبان فارسي با شما صحبت كنم عذرخواهي ميكنم. فارسي و تركي شباهتهايي دارند ولي از لحاظ نشر تفاوتهايي اساسي بين دو زبان وجود خواهد داشت. اولين چيزي كه در اين زمينه مهم است اينكه نويسندگان بايد به اين موضوع بهعنوان يك موضوع جهاني نگاه كنند. دومين مرحله در اين قضيه روابطي است كه بايد بر اساس آن ارتباط متقابلي بين دو طرف بهوجود آيد. تركيه در اين زمينه ضمن تجربه، برنامهاي ترتيب داده كه به ميهمانان خود براي حق تاليف اطلاعات خوبي ميدهد. در سال گذشته از ۷۲ كشور، ۵۵۵ ناشر در اين برنامه حضور داشتند كه در مورد حق تاليف ۳۵۰۰ كتاب تعهدنامه امضا كردند. در مدت هفت سال بيش از هزار كتاب به زبان تركي بر اساس اين برنامه منتشر شد كه از آرژانتين و چين و بنگلادش را دربرميگرفت.
وي افزود: اما مشكلي كه وجود دارد اين است كه وقتي كتابي به زبان تركي نوشته ميشود، اين اجازه وجود ندارد كه ناشر قبل از نشر كتاب به تجزيه و تحليل بپردازد. تربيت مترجم براي يك ترجمه دست اول موضوع مهمي است. در اين زمينه وزارت فرهنگ تركيه آتليههايی براي ترجمه بهوجود آورده است. در اين برنامه تركيه مترجمان دو كشور را دعوت ميكند و ضمن تبادل اطلاعات، ارتباط خوبي بهوجود ميآورد. موضوع ديگري كه مطرح است حمايتي است كه از طرف وزارت فرهنگ تركيه براي مترجمان صورت ميگيرد.
ارتباط خود با نويسندگان و مترجمان را حفظ ميكنيم
رحمان علي ميرعليزاده در ابتداي از جانب خود و همراهانش از وزارت فرهنگ ايران تشكر كرد و گفت: موضوع ترجمه در تاجيكستان از سه طريق اجرا ميشود. يك زبان تاجيكي، دوم زبان روسي و سوم استفاده از ظرفيتهاي زبان فارسي.
وي افزود: همه موسسات طبع و نشر واحدهاي ترجمه خود را دارند. همچنين از ظرفيت مترجمان مستقل استفاده ميكنند. ما در موضوع زبانويژه امتيازهاي ديگري داريم كه كمبودها را جبران ميكند. ما در حوزه فارسيزبانان در ترجمه دو طرفه آثار به خوبي از ظرفيتها استفاده ميكنيم. همچنين با برگزاري نمايشگاهها، ارتباط خود با نويسندگان و مترجمان را حفظ ميكنيم. در تاجيكستان نمايشگاهي در فصل پاييز با عنوان نمايشگاه دوشنبه برگزار ميكنيم. ما در حوزه سازمان كشورهاي عضو شانگهاي و ديگر كشورهايي كه تفاهمات فرهنگي امضا ميكنيم هم همكاريهايي داريم.
وي تصريح كرد: اما در عصر جهاني شدن مشكلاتي در حوزه ترجمه داريم. انبوه اطلاعات خلا زمان را براي مردم ايجاد ميكند. يكي از راههاي دسترسي به آثار كشورهاي ديگر سايتهاي اينترنتي است كه گاهي ترجمههاي غيرحرفهاي ارائه ميدهند. اما تا حدي كار را براي آشنايي با اثر مربوطه راه مياندازند. ما بايد دنبال راههاي جديد حل اين مسئله باشيم. بايد اين مسئله را بررسي كنيم. اين موضوع ابعاد گوناگون دارد كه نيازمند ارائه راهكارهاست.
مرتضي كاردر، مديرعامل نشر هرمس نيز سخنران بعدي اين نشست بود كه موضوع ترجمه را از بعد تاريخي بررسي كرد و گفت: اين موضوع ريشه در تاريخ سه كشور ايران، تركيه و تاجيكستان دارد. اگر كشور عرب زباني در كنار ما بود شايد بهتر ميتوانستيم اين موضوع را بررسي كنيم. اين موضوع براي خودم دغدغه بود كه دوست داشتم آثار ايراني آنجا منتشر شود. اما نميشود بسياري از آثار ايراني را به تاجيكستان برد. حتي ميزان آشنايي ما به رغم زبان مشترك كم است. ما از شاعران و داستاننويسان تاجيكستان دو سه نفر را بيشتر نميشناسيم. چند سال قبل كه بهمنيار نويسنده تاجيك از دنيا رفته بود، من هيچ منبع فارسي زباني درخصوص او پيدا نميكردم. نهادهاي متولي امر بايد اين موضوع را پيگيري كنند اما كوششهاي فردي بيشتر جواب ميدهد.
كاردر گفت: در عين اينكه بايد مخاطب و علاقه او را بشناسيم بايد ببينيم چه متوني از ايران به كشورهاي ديگر ميرود. با بررسيهاي كه انجام دادم، ديدم كه بيشتر متنها تخصصي بوده. البته موضوع مخاطب بسيار مهم است. بارها در نمايشگاهها و نشستها ديدم افرادي كه به ايران ميآيند علاقه دارند تصويري از ايران داشته باشند كه تا به حال نديدهاند. تركيه در حوزههاي بينالمللي بيشتر وارد شده اما اگر بخواهيم راجع به نسبت ادبيات تركيه و ايران صحبت كنيم محدود به چند نويسنده انگشتشمار خواهيم شد. آنچه ما از ادبيات تركيه ميشناسيم از تركيه وارد نشده، بلكه از ترجمه آثار نويسندگاني چون اورهان پاموك به زبان انگليسي او را شناختيم. كتاب دين و دولت در تركيه بهخاطر اينكه مخاطب اين كتاب براي من مجهول بود فقط يكبار چاپ شد. البته ما نقاط پيوند زيادي داريم كه مهمترين آن مولانا است. ما يك شخصيتي چون ابوالقاسم لاهوتي داريم كه ميتواند منبع اتفاقات مهمي باشد اما هنوز يك اثر جامع از او نداريم.
رحمان علي ميرعليزاده، رئيس اداره طبعونشر و مطبوعات وزارت فرهنگ تاجيكستان در تاييد سخنان مرتضي كاردر گفت: تاجيكستان بيش از سي سال است كه به استقلال رسيده. راجع به ابوالقاسم لاهوتي بايد بگويم كه او از شاعران دوستداشتني تاجيكستان است. اولين باري كه من به ايران آمدم ديدم كه مردم ايران او را كم ميشناسند. امروز مردم مشتاق هستند كه ديوان او را در دست داشته باشند.
گنج در پايان گفت: ما نبايد فقط به كتاب بهعنوان يك پل نگاه كنيم. بهعنوان مثال سريالهاي ايراني در تركيه و برعكس مخاطبان خود را دارند. فيلمهاي ايراني بهعنوان يك اثر آلترناتيو در برابر آمريكا مطرح ميشود. در كنار معرفي نويسندگان كه جايزه نوبل دارند، ما هم ميتوانيم بهعنوان كشورهاي همسايه يك چنين برنامه و جايزهاي را براي معرفي نويسندگان و انديشمندان خود برگزار كنيم. در آخر به دو موضوع اشاره ميكنم. ما در تركيه نميتوانيم بفهميم كه جوان ايراني چه چيز را ميخواهد مطالعه كند. اين امكان بايد توسط ناشران محلي صورت گيرد كه انتخاب كنند چه كتابهايي در كشور مقصد منتشر شود. علاوه بر اينكه بايد ارتباط و تبادل تجربيات را زياد كرد بايد بين مرزها تسهيلگري صورت گيرد تا درگير محدوديتهاي مرزي بين دو كشور نشويم.
كاردر در جمعبندي اين مراسم گفت: من همچنين به صلاحالدين عيني از اديبان تاجيكستان اشاره ميكنم. اميدوارم با رخدادهاي جديد به تعاملات جديد نزديك شويم. دستكم كتابفروشي ايران در دوشنبه فعال شود تا كتابهاي روز ناشران ايراني در تاجيكستان قابل دسترس باشد. من و بسياري از دوستان تلاشهاي زيادي براي تاسيس يك كتابفروشي ايراني در استانبول كرديم. چون براي هربار ارسال محصول به استانبول به مشكلات زيادي برخورديم.