فریده مهدوی دامغانی، مترجم، درباره آثار ترجمه که پل ارتباطی میان فرهنگها، آداب و سنن کشورها و اعتقادات گوناگون است، یادداشتی در اختیار ایبنا قرار داده که در این مطلب میتوانید آن را بخوانید.
فریده مهدوی دامغانی: هنگامی که در سال 2003 میلادی، مدال طلای افتخار شهر راونا (واقع در شمال شرقی ایتالیا که آرامگاه شاعر شاعران «دانته» در آن شهر قرار دارد) را به بندۀ کمترین اهداء کردند، عنوان رسمی «پل ارتباطی میان فرهنگ شرق و غرب» را نیز به بنده اعطا کردند.
در آن دوران چون بسیار جوان بودم، به پیام درونی و محتوای بسیار مهمی که این عنوان رسمی در بر داشت چندان توجهی نمیکردم؛ اما امروزه در میانسالی، به وضوح به عمق و ابعاد گستردۀ این جمله پی بردهام.
آری… پل ارتباطی میان فرهنگها، آداب و سنن کشورها و اعتقادات گوناگون، پل ارتباطی علمی برای درک متقابل انواع مباحث سیاسی، فلسفی، مذهبی و جغرافیایی، پل ارتباطی میان تفکرات و اندیشههایی که ممکن است بسیار از هم فاصله داشته باشند و تنها با کمک ترجمۀ آن مفاهیم به شکلی دقیق، روشن، واضح و قابل درک، میتوان به طرفین کمک کرد تا درک، فهم، استنباط و شناخت بیشتر و صحیحتری از یکدیگر به دست بیاورند و مانع بروز انواع مشکلات پیچیدۀ چند بُعدی شوند.
اما اگر اندکی پیشتر برویم و همزمان، اندکی نیز از سرعت گامهایمان در این مسیر پر پیچوخم موجود در هنر پردازش و شکلگیری دقیق علم ترجمه در همۀ امور دنیای مدرن بکاهیم، میتوانیم با مبحث باز هم مهمتری رویاروی شویم. موضوعی که از ماهیت شخصیتر و باز هم دقیقتری برخوردار است و به نوعی به غیرت، شرف، غرور و افتخار ما به عنوان یک ملت فرهنگدوست و فرهنگپرور و بسیار فرهیخته و مزین به تاریخچهای بسیار غنی باز میگردد؛ یعنی اهمیتی که علم ترجمه از جنبۀ ملی و کشوری دربردارد.
این که ما با وضوح و روشنی تمام دریابیم که علم ترجمه تا چه اندازه میتواند در جامعۀ ما ایرانیان، جایگاه ارزشمند و اساسی و عالمانهای داشته باشد، که آن نیز دقیقاً به خاطر غرور ملیای است که چنین علمی میتواند در ذهن و اندیشۀ همۀ ایرانیان ایجاد کند؛ زیرا جایگاه بهحق «مترجم» را در ارتقای اندیشۀ دیگر ایرانیان گرامی آشکار میسازد؛ زیرا جایگاه «مترجم» را به عنوان «پلی ارتباطی» میان کشورها، فرهنگها، مذهبها، سیاستها و فلسفههای حیاتی گوناگون موجود در سراسر دنیا روشن و مشخص میکند.
وظیفۀ یک مترجم کمتر از وظیفۀ یک ادیب، روحانی، سیاستدان، معلم یا پزشک نیست؛ چرا که این مترجم است که وظیفه دارد محتویات و مضامین تمام پیامها، اندیشهها و توضیحات مهم تمام این طبقهبندیهای اجتماعی را به سمع و نظر دیگران برساند. این مترجم است که باید هم ادیب باشد هم روحانی، هم سیاستدان باشد هم معلم، هم پزشک باشد هم روانشناس یا فیلسوف و فیزیکدان و منجم یا خیلی چیزهای دیگر!
مترجم وظیفه دارد زبانی گویا و قابل درک برای تمام مشاغل و کارهای گوناگون دنیای امروزی باشد. هیچ پزشکی همزمان مترجم نیست؛ اما یک مترجم، پزشک هم میتواند باشد. هیچ فردی که در امور سیاسی تلاش و فعالیت دارد در علم ترجمه تلاشی به انجام نمیرساند؛ اما یک مترجم میتواند به خوبی تمام اهداف و آرمانهای سیاسی آن فرد را به جهانیان معرفی کند.
این کار و وظیفۀ مترجم است که تمام جزئیات ارزشمند و تمام غنای موجود در کشور خود را به جهانیان معرفی کند و جزئیات ارزشمند کشورهای دیگر را برای هممیهنان خود قابل درک و فهم کند تا گفتمانی شایسته، محترمانه و درکی دو جانبه شکل بگیرد و طرفین از احترام و ارزش متقابلی برای یکدیگر بهرهمند شوند. بدینسان است که از طریق تلاشهای حرفهای یک مترجم، پیامهای مهم داخلی به خارج از کشور میرود و پیامهای خارج از کشور به داخل کشور وارد میشود.
این مترجم است که این امکان را به انسانهای کرهزمین میدهد تا آنها به داشتن درکی متقابل و در نهایت شکوفایی احساس دوستی و محبت نائل بیایند. بنابراین پاسداشت و گزینش روز ملی ترجمه برای مترجمان ایرانی، یک وظیفۀ اخلاقی و همزمان فرهنگی به شمار میرود. گرامیداشت کسی که همۀ نکات ارزشمند و مباحث مهم «دیگران» را برای «ما» ترجمه میکند و همزمان تمام نکات ارزشمند و مباحث مهم فرهنگ «ما» را برای «دیگران» بازگردانی میکند.
وظیفۀ یک مترجم، یک وظیفۀ فرهنگی، فلسفی، جامعهشناختی، جغرافیایی، تاریخی، سیاسی، مذهبی و روانشناختی است، و تلاشهای صادقانه و تخصصی یک مترجم، تأثیرات بهسزایی در ایجاد درک و فهم متقابل میان ملتها را دارد.
پس بیاییم و «روز ملی مترجم» را با روحیۀ اخلاقگرایانه و متعهدی که همواره در ذهن و اندیشۀ همۀ ایرانیان وجود دارد به ثبت برسانیم و مانند دیگر کشورهای جهان، به مقام «مترجم»، از جنبهای ملی ارج نهیم و قدر و ارزش تلاشهای حرفهای او را به درستی دریابیم و به آن حرمت نهیم.
منبع: ایبنا