علی رمضانی گفت: هنوز برای حضور در عرصه بینالمللی آماده نیستیم اما یک سلسله اقداماتی در دستور کار و انجام است که یکی از فرازهای آن حضور در نمایشگاههای بینالمللی است.
کتاب و مسائل مختلف آن همواره از مسائل مهم حوزه فرهنگ بوده و هست. شاید در چند سال اخیر گرانی و کمبود کاغذ، بالا رفتن قیمت و پایین آمدن تیراژ و نوسانات حاصل از شرایط کرونایی در بازار نشر، مهمترین مسائل بازار کتاب بوده و راه رهایی آن از مسیر سیاستها و برنامههای ویژهای میگذرد که نهادهای متولی کتاب به اقتضای زمان و نیاز بازار در پیش میگیرند.
در این مسیر «موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران» که سال ۹۹ از ادغام سه موسسه خانهکتاب، نمایشگاههای فرهنگی و بنیاد شعر و ادبیات داستانی شکل گرفته است، بهعنوان مهمترین نهاد متولی و سیاستگذار حوزه کتاب، برنامههای ثابت سالانه و طرحهای موقت حمایتی و ترویجی متعددی برای تنظیم نبض بازار کتاب، طرحریزی و اجرا میکند که میزان و نوع تاثیر آن بر بازار کتاب متفاوت و قابل بررسی است.
در همین راستا و به مناسبت هفته دولت، در ایکنا، میزبان علی رمضانی، مدیرعامل موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران و رئیس کمیته تخصیص، توزیع و نظارت بر کاغذ بودیم و در آستانه یک سال مسئولیت و فعالیت وی در این موسسه، درباره اقدامات و عملکرد موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران به گفتوگو نشستهایم.
شروع مسئولیت شما در موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران با فاصله کوتاهی از ادغام سه موسسه خانهکتاب، نمایشگاههای فرهنگی و بنیاد شعر و ادبیات داستانی بود؛ اگر مسائل منتج از شرایط کرونایی را هم لحاظ کنیم، یک شرایط ویژه در موسسه و نوع عملکرد آن حاکم بود که برنامههای ویژه ثابت سالانه را میطلبید. مختصر بفرماید که در این قریب به یک سال مسئولیت شما بر خانه کتاب چه گذشت؟
ادغام مؤسسات خانهکتاب، نمایشگاههای فرهنگی و بنیاد شعر و ادبیات داستانی زمانی اتفاق میافتد که دوران کروناست و تعطیلی ادارات، یکسوم شدن ظرفیت کاری آنها و مسائلی از این دست داریم. لذا باوجود آنکه فعالیتهای مفصلی در این دوره اتفاق افتاده بود اما فعالیت مؤسسات ادغامی و موسسه جدید از دورهای که بنده مسئولیت را پذیرفتم شروع شد.
درست است که در سال اول کرونا جوایز کتاب سال و جلال آلاحمد و برخی از اقدامات و برنامهها مثل برگزاری نمایشگاه کتاب مجازی پایهگذاری و برگزار شده بود اما آنچه بعد از اینکه مجموعهها به فعالیت عادی خودشان برمیگردند و آنچه در دوره کرونایی در همه سازمانها اتفاق افتاد، متفاوت است، لذا از سال دوم کرونا آرامآرام مجموعه خصوصیات بعد از ادغام را در فعالیتها و پروژههای بزرگ به خود دید.
در سال ۹۹ که اولین نمایشگاه مجازی کتاب برگزار شده بود، ازآنجاکه تجربه اول بود، اضلاع مختلف این صنعت نقد و نکاتی نسبت به آن داشتند و تجربه کارایی مخاطب و مصرفکننده نقصانهایی داشت اما همین نمایشگاه در بهمن ۱۴۰۰ با بهبود تمام فرایندها نسبت به دوره قبل و محصول یک تمرکز جدی بر اصلاح رویهها و فرایندها و اصلاحات برنامهنویسی، گفتوگوهای منظم و مستمر با دستگاههای همکار و همه بخشهای دیگر بود. برای مثال فقط در یک شاخص، از ۲۴ دقیقه میزان جستوجوی مردم در سایت در نمایشگاه مجازی اول، به ۱۴ دقیقه در نمایشگاه دوم رسیدیم. بازهم تلاش شد این فرایند بهبود پیدا کند و در نمایشگاه مجازی اردیبهشتماه که همزمان با بخش فیزیکی نمایشگاه کتاب تهران اتفاق افتاد به ۱۲ دقیقه رسید.
برای این بهبود مجموعه خدماتی که سایت در مسئله جستوجو، دستهبندیها و تقسیمبندیها ناشران و … انجام میداد، مبتنی بر یک بانک اطلاعاتی بود که سالها با رویههای مختلف در خانه کتاب سابق و در موسسه ادغامی فعلی آماده شده بود و آن بانک اطلاعات باید پالایش میشد.
یکی از برنامههای مهم و جاری دیگر موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، برگزاری هفته کتاب است که بنده همان روزی که منصوب شدم، حکم دبیری هفته کتاب سال ۱۴۰۰ را هم دریافت کردم. خوشبختانه آن دوره هم بهخوبی اتفاق افتاد و بعضی اقدامات اساسی -مثل اکرانهای شهری و اختصاص ۷۰۰ تابلو پایه بیلبورد و عرشه پلهای پایتخت به تصاویر نویسندگان، شعرا و اهلقلم- برای اولین بار در این هفته اتفاق افتاد.
درواقع تلاش و تمرکز ما در این ۱۰ ماه مسئولیت این بوده که آن کارهایی که در این مؤسسات انجام میشده را به شایستگی بیشتر به انجام برسانیم و البته اقدامات جدیدی هم پایهگذاری شود.
در بحث پایهگذاریهای جدید، برگزاری نمایشگاه مجازی و فیزیکی کتاب بهطور همزمان بود که ۲۱۱ میلیارد تومان درمجموع فروش داشت. اگر این عدد را با آن عدد تخمینی که برای کارتخوانهای خارج شبکه، کارت به کارت و نقدی دیده شد، جمع کنیم، حدود ۲۵۰ میلیارد تومان فروش کتاب اتفاق افتاده است. با احتساب نمایشگاه بهمنماه و این نمایشگاه در اردیبهشتماه به فاصله چهار ماه، عددی قریب به ۳۵۰ میلیارد تومان به صنعت نشر کشور تزریق شد که قابلتوجه است.
غیر از این ادغام چه تغییراتی در زیربنا داشتید؟
در دوره جدید ناگزیر از یک سری تغییرات بودیم و مؤسسات ادغامی ازلحاظ نیروی انسانی و بحثهای کاری احتیاج به رسیدگیهایی داشتند. مثلا مجموعه شعر و ادبیات داستانی که بعد از ادغام مؤسسات تبدیل به یک دفتر شده بود، از دفتر به سطح معاونت ارتقاء پیدا کرد و اتفاقات متفاوتی که باید در حوزه کتاب سال و جوایز ادبی بیفتد، پایهریزی شد.
برگزاری نشستهای «به آئین آسمان» در استانها و شهرهای مختلف کشور، راهاندازی سامانه خرید از کتابفروشیها و مسئله ترویج کتاب که مهم است و در تمرکز جدی ما جای میگیرد و ازجمله این موارد است.
گاه دیده و شنیده میشود که طیف خاصی از افراد و کتابها در نشستهای ادبی خانه کتاب در نظر گرفته شده است. مسئلهای که بعضا در انتخاب داوران جوایزی مثل جایزه جلال و کتاب سال و… هم به مورد توجه و نقد بود.
اگر دقیق و کلی نگاه کنیم، اینطور نیست. من البته موضوع داوران را از موضوع نشستهای سرای اهلقلم و نشستهای «تکیه کتاب» در ایام محرم و نشستهای «طعم کتاب» و مجموعه کارهای اینچنینی که در حوزه ترویج و فرهنگی انجام میدهیم، جدا میکنم.
در حوزه کتاب سال که برگزار شد، بههیچوجه اینطور نیست و همه داوران، همان داوران قدیمی هستند. اساساً زمانی که بنده به موسسه خانه کتاب آمدم، بخش زیادی از کار در حوزه کتاب سال انجام شده بود. برای مثال مقدمات جایزه کتاب سال که قرار است ۱۹ بهمن برگزار شود، از آبان یا آذر شروع میشود، درست است که اعضای هیئتعلمی و دبیر علمی جایزه و را در دوره جدید با پیشنهاد و تائید بنده منصوب شدند اما در شبکه داوران اینطور نیست. در میان عناوین برگزیده آثاری است که برخی از کتابهایی که ما به آن جایزه دادیم تعجب میکنند و حتی مورد انتقاد هم هستیم که در دوره شما به فلان کتاب جایزه داده شده است و ما میگوییم این اثر از فرایندی که به نظر ما فرایند درست و دارای سلامتی است، خارج شده و مورد تأیید ماست. لذا در موضوع داوران چه در جوایز ادبی و چه دیگر جوایز اینطور نیست.
درمورد نشستها هم که هنوز موعد ارزیابی نشستها نرسیده و طرح ما تکمیل نشده است اما قطعاً از ابتدا قاعدهگذاری کردیم. بهطور مشخص در نشستهای معرفی، نقد و بررسی کتاب، دیگر هر کتابی که به ما معرفی شود لزوماً در چرخه خدمات ما برای برگزاری نشستها قرار نمیگیرد و شاخصهایی ازجمله محتوای اثر، ناشر و نویسنده و مجموعه پیشنهاددهنده کتاب و عوامل برگزاری نشست حتماً باید از کیفیتهای حداقلی برخوردار باشند تا پذیرفته شوند.
نشستها را هم دستهبندی کردیم. دسته الف نشستهایی هستند که از حمایت کامل ما برخوردارند. دسته دوم و سوم قدری متفاوتتر است و دسته چهارم کتابهایی است که خانه کتاب مانعی برای حضور و استفاده از امکانات سرای اهلقلم و سالنها ندارد اما این مطلب عمومی نیست. فرض بفرمایید مخاطب بسیار تخصصی دارد یا نویسندهاش، فردی است که شاید نوقلم هم نباشد، اما بهرغم سابقه، خیلی شناخته شده نیست و نتوانسته دقت اهل نظر را به خودش جلب کند.
بنابراین در موضوع نشستها هم حتماً شاخص داریم و برنامهها را مطابق این شاخصها برگزار میکنیم و آنجا هم خانه کتاب و ادبیات ایران و برای همه طیفها و گروها است.
در حال حاضر مهمترین چالش پیش روی صنعت نشر کشور مشکلات کاغذ است. به عنوان رئیس کارگروه تخصیص، توزیع و نظارت بر کاغذ معاونت امور فرهنگی بفرمایید چه رویکرد ویژهای در این دوره برای تخصیص و توزیع کاغذ پیشرو گرفتهاید و اینکه سامانه جدید دریافت کاغذ چه جایگاهی در این رویکرد دارد؟
کمیته جدید تخصیص، توزیع و نظارت کاغذ از برج ۹ سال ۱۴۰۰ شکل گرفت که از بخش واردات کاغذ که تحت عنوان کمیته واردات کاغذ همچنان در معاونت امور فرهنگی و با افراد دیگری تشکیل میشود؛ جدا است.
از آذرماه که این کمیته به معاونت امور فرهنگی منتقل شد، یک بازبینی در روشها هم صورت گرفت. اولاً اینکه آئیننامه تخصیص، توزیع و نظارت بر کاغذ، بندی داشت که ناشران موظفند در شناسنامه کتابی که با این کاغذ منتشر میکنند، درج کنند «این کتاب با کاغذ حمایتی منتشر شده است»؛ اما این اتفاق نمیافتاد. یعنی قبلاً دولت از محل ارز ۴۲۰۰ تومانی کاغذ در اختیار ناشر قرار میداد، ناشران کتاب را چاپ کرده اما این بند را درج نمیکردند و با قیمت آزاد منتشر میکردند که در این میان مصرفکننده ضرر میکرد؛ بنابراین در اولین گام ما تلاش کردیم این روش را با اجرای درست آئیننامه تغییر دهیم و در گام بعد روش را اصلاح کنیم.
در همین راستا از یکجایی به بعد در ساحت نظارت، کتابهای منتشرشده با کاغذ دولتی که این جمله را درج نمیکردند را دیگر شمارش نکردیم و از ناشران نپذیرفتیم. البته ابتدا اعلام کردیم و تا یک زمانی مهلت دادیم اما از یکجایی دیگر این اهمال را نپذیرفتیم.
اقدام دومی که صورت گرفت تعیین شاخصهایی بود که باید براساس آن کاغذ را تخصیص میدادیم. ما در همین دوره ناشری داشتیم که تقاضای ۱۵ هزار بند کاغذ داشت و نشان هم میداد که حجم فعالیتش براساس اعلام وصول این تعداد هست اما منابع ما در این حد نبود که همه نیاز ناشر را تأمین کنیم.
کل آنچه در این دوره از کاغذهای توقیفی دوره قبل که بازرگان با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کرده بود اما به دولت تحویل نداده بود، پنج درصد نیاز کل نشر کشور بود؛ لذا باید آن را طوری مدیریت میکردیم که بتوانیم به محتوای مفید بدهیم و بر اساس شاخصها توزیع شود.
حال این شاخصها چه بود؟ در ماده دو قانون تشکیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وظایف حمایتی این وزارت آمده که این وزارتخانه موظف است از حوزه سینما، مسائل فرهنگ و هنر، کتاب و نشر حمایت کند. آنها را پیش رو گذاشتیم و کتابهایی که مطابق تشخیص اعضای کارگروه و کمیته با این اهداف همخوانی داشتند را ملاک قرار دادیم.
علاوه بر این دو اتفاق دیگر هم شاخص قرار گرفت؛ یکی حجم دریافت کاغذ آن ناشر پیش از این، زیرا ناشرهایی داشتیم که در دور قبل ۳۰ تا ۴۰ هزار بند کاغذ دولتی دریافت کرده بودند و اطلاعات آنها در آن سامانه بود. شاخص بعدی میزان نظارتی که بر کار این ناشر صورت گرفته بود. اینجا ناشر بعد از دریافت کاغذ، موظف است در سامانه کاغذ درج کند که کتابش را کجا چاپ کرده و درخواست بازرسی دهد، بعد یک ناظر -که از اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران است- میرود کتابها را شمارش و تایید میکند فلان ناشر که در سامانه ثبت کرده با این کاغذ هزار نسخه از فلان کتاب چاپ کند، همان تعداد کتاب چاپ کرده و این را در سامانه ثبت میکند.
بهغیراز این بهصورت نوبهای اسامی ناشرانی که کاغذی دریافت کرده و درخواست بازرسی هم ندادند در اختیار مراجع قضایی قرار میگیرد و باید پاسخگو باشند که کاغذ دریافتی را صرف چه کاری کردهاند.
در برنامهریزی جدید برای کاغذ چه اتفاقی میافتد؟
در دوره جدید شرط کردیم که اقلاً ۸۰ درصد مجموع کاغذ دریافتی ناشر را باید شمارش داده باشد؛ به همین منظور درخواست بیش از ۲۲۰۰ ناشر را بررسی کردیم اما حدود هزار ناشر به دلایلی ازجمله اینکه یا شمارششان بهاندازه نبود، یا کتابهایشان در چارچوب مسائل حمایتی قرار نمیگرفت، یا حجم اعلام وصولشان بهاندازه نبود و … مشمول دریافت کاغذ نشدند و همانجا در سیستم به آنها اعلام و ثبت شد که عدم تخصیص به چه دلیلی بوده است.
برای دوره پیش رو هم دولت ۲۰ میلیون دلار برای واردات کاغذ نشر تخصیص داده است که در همان کارگروه واردات کاغذ وزارت ارشاد فراخوان عمومی برای بازرگانان اعلام شد؛ در سایت مجموعه تجارت دولت ثبتنام کرده و درخواستهای واردکنندگان آمد و در جلسه با حضور نمایندگان دستگاههای نظارتی از سازمان بازرسی کل کشور، بانک مرکزی، مجموعه مرتبط در وزارت صمت و نماینده اتحادیه واردکنندگان کاغذ و مقوا، نماینده اتحادیه ناشران و کتابفروشان و چند نفر از مدیران معاونت امور فرهنگی وزارت ارشاد بررسی شد. سوابق واردکنندگان توسط دستگاههای نظارتی و بانک مرکزی بررسی و اعلام شد که این واردکنندگان میتوانند به مقدار و قیمتی که اعلام آمادگی کردند، کاغذ وارد کنند. بعد به بانک مرکزی معرفی و ارز دریافت کردند و رفتند که وارد کنند. بنابراین در حال حاضر یک محموله کاغذ در مسیر واردات داریم و یک بحث هم درباره کاغذ داخلی است.
بحث تولید کاغذ داخلی به کجا رسید؟
در راستای حمایت از تولید داخلی، موظف بودیم به این حوزه وارد شویم و بتوانیم کاغذ داخلی را جایگزین کاغذ وارداتی کنیم زیرا ارز ۴۲۰۰ دیگر وجود ندارد و ۲۰ میلیون دلاری هم که در بالا اشاره شد آخرین مرتبهای بود که به این حوزه اختصاص پیدا کرد.
در حال حاضر قیمتهای جهانی به دلایل مختلف بالا رفته است. از آنجا که بخش زیادی از کاغذ تولید داخل وابسته به ورود مواد اولیه مثل چوب و آباکسیژنه از خارج از کشور است، قیمت کاغذ داخلی هم بالاست.
در این شرایط مطابق سیاستی که دولت داشت، وزارت ارشاد تفاهمنامهای برای دریافت هفت هزار تن کاغذ تا پایان سال با شرکتی داخلی امضا کردیم و آمادگی دارند که کاغذ را با قیمتی که بین ۲۰ تا ۳۰ درصد از قیمت اکنون بازار پایینتر است به ما تحویل دهند.
تا این کاغذها تحویل شود وضعیت کاغذ به چه شکل خواهد بود؟
ورود به موضوع کاغذ در وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست و نبوده و وظیفه وزارت صنعت، معدن و تجارت است اما صنعت نشر نیازمند کمکهایی است و ما بهعنوان کمک به بخشهای دیگر دولت وارد این حوزه شدیم.
مطابق آمارهای وزارت صنعت، معدن و تجارت موجودی کاغذ در کشور در حال حاضر بیش از نیاز یک سال صنعت است. یعنی فعلا کاغذ با قیمتی که امروز در بازار است، بیش از یک سال ذخایر وجود دارد اما مسئله قیمت است که تلاش میشود با این اقدامات آن قیمت هم متعادل نگه داشته شود و ناشران بتوانند آثارشان را عرضه کنند.
در همین بحث و برنامههای حمایتی، طرحی با عنوان طرحهای فصلی کتاب و با هدف حمایت از کتابفروشیها چندین سال در موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران دنبال میشد که با توجه به برگزار نشدن آن در زمستان گذشته، بهار و تابستان امسال، احتمال جمعشدن طرحهای فصلی کتاب را در اذهان شکل داده و با اعلام راهاندازی سامانه فروش کتاب این احتمال قویتر شده است. آیا طرحهای فصلی کتاب تعطیل شده است؟
طرحهای فصلی کتاب در دورهای که پایهگذاری شد، تنها راهکاری بود که میشد از کتابفروشیها حمایت کرد اما نقایصی هم داشت.
حمایت از کتابفروشی برای این است که مراجعه مردم به کتابفروشی و دسترسی آنها به کتاب بیشتر شود اما وقتی در بسیاری از شهرها کتابفروشی نداریم، این طرح علیرغم همه خوبیهایی که داشت، نمیتوانست به نیاز آنها پاسخ دهد و برای رسیدن به دسترسی همگانی، این کار را در نمایشگاه مجازی کتاب انجام دادیم. ما با سامانه خرید از کتابفروشیها که در دست راهاندازی است، تلاش میکنیم به خیلی از این مسائل پاسخ دهیم.
بحث نمایشگاههای کتاب خارجی به دلیل درگیری جهان با کرونا یک مقدار کمرنگ شد؛ آیا خانه کتاب و ادبیات ایران در دوره جدید برنامه ویژهای برای حضور در نمایشگاههای بینالمللی کتاب و استفاده از این ظرفیت برای معرفی و تبادل تولیدات نشر ایران دارد؟
از دورهای که بنده وارد موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران شدم، در همه نمایشگاههای خارجی که برگزار شده و شرکت کردیم و ناشران و نویسندگان هم حضور داشتند.
البته باید توجه داشت که نمایشگاههای بینالمللی کتاب مؤثر از مسئله کرونا، هزینههای جهانی و بعضی از مسائل بین کشورها، به نسبت گذشته ضعیف شدند؛ مثلاً در نمایشگاهی در اروپا کشوری مثل روسیه که اخیراً آن را تحریم کردند، نمیتواند حضور پیدا کند. یا مثلاً چین اصلاً در نمایشگاه کتاب کودک بلونیا بهواسطه کرونا حضور نداشت.
از طرفی اتفاقاتی در کلیت صنعت نشر اتفاق افتاده و دیگر همه هزینهها در حوزه فیزیکی مصرف نمیشود، بلکه بخشی از آن در کتاب الکترونیک و صوتی و اشکال دیگر کتاب اتفاق میافتد. بنابراین ارزیابی ما این است که نمایشگاههای دنیا هم به نسبت گذشته تغییر شکلهایی میدهند و بعضی ضعیفتر میشوند.
در کل چند نوع نمایشگاه کتاب در دنیا داریم؛ یک نوع نمایشگاه فقط مختص فروش و تبادل حق مادی و معنوی اثر یا کپیرایت است. نمایشگاه فرانکفورت، بلونیا و بعضی دیگر از کشورهای اروپایی و بخشی از نمایشگاه کتاب استانبول از این دسته است که اتفاقاً بخشهای بازرگانی و بازاریابی نشرها در این نمایشگاهها شرکت میکنند.
دسته دیگر نمایشگاههای ترکیبی هستند، یعنی هم بخش فروش دارند و هم رایت؛ لذا برخلاف آنچه در داخل به ما گفته میشود که نمایشگاه تهران یک فروشگاه بزرگ کتاب است، در دنیا نمایشگاههای کتاب زیادی به همین شکل داریم. بهطور مشخص آخر همین هفته یعنی از ۱۱ تا ۱۴ شهریور نمایشگاه کتاب مسکو است که هم فروش اثر و هم فروش رایت دارد.
دسته سوم نمایشگاههایی مثل نمایشگاههای کتاب مسقط، دوحه، بغداد، دوشنبه و باکو هستند که فقط فروش کتاب دارند و فروش رایت یا رایزنیهای معمول نشر در آن خیلی نادر اتفاق میافتد.
بنابراین انواع مختلف نمایشگاه کتاب بینالمللی داریم و اینکه ما چگونه در نمایشگاههای خارجی حاضر میشویم؛ طبعاً متناسب با وضعیت و نوع کارکرد نمایشگاه کشور مقصد است. روال بر این است که تمام نمایشگاههای بزرگ فراخوان عمومی داده میشود و افراد ثبتنام و کاربرگهای مربوط را تکمیل میکنند،استعداد خودشان را آنجا بروز میدهند و بعد ارزیابی میشوند. مثلا ناشری داریم که ۲۰ بار در نمایشگاه فرانکفورت شرکت کرده و فقط یک رایت فروخته است، چرا باید منابع کشور را صرف این ناشر کرد. لذا شرایط یک بازآرایی شده، مبتنی بر فراخوان عمومی و برخی شاخصها است.
بعد از برگشت از نمایشگاه هم طبق تفاهم اولیه، ناشر، نویسنده، آژانش ادبی و تشکلهای نشر که با هزینه کشور در نمایشگاه شرکت کردند، موظفند به دیگر اعضای صنعت نشر گزارش کار ارائه دهند و شرایط نشر دیگر کشورها را منتقل کنند تا نشر داخلی کشور بتواند بینالمللی بشود.
به اعتقاد بنده ما هنوز برای حضور در عرصه بینالمللی آماده نیستیم. نشر ما نگاه به فضای بینالملل ندارد اما یک سلسله اقداماتی در دستور کار و انجام است که یکی از فرازهای آن حضور در نمایشگاههای بینالمللی است. آشنایی نشر داخلی با فضای بینالملل، فرصتهای آن و حوزهها و موضوعات مورد استقبال آنجا همه و همه مدنظر است. یک حلقه دیگر هم حضور ناشران خارجی در نمایشگاه کتاب تهران است.
گفتوگو از مطهره میرشکاری