در حوزه بازار جهانی نشر با چالشهای گوناگونی روبهرو هستیم که ریشه بسیاری از آنها عملکرد جزیرهای و شناخت ناکافی از حوزه بینالملل است.
نشست «ورود به بازارهای جهانی نشر؛ الگوها، فرصتها و محدودیتها» در سرای ملل نمایشگاه کتاب برگزار شد.
در این نشست، حسین دیوسالار، مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رایزن فرهنگی سابق در فیلیپین و ژاپن، محمود واعظی، رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران، محمدرضا بهمنی، معاون فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و فرزانه فخریان، مدیر آژانس ادبی ناکتا حضور داشتند.
نیروسازی برای معرفی حوزه بینالملل به ناشران
فرزانه فخریان صحبتهایش را با عملکرد جزیرهای حوزههای مرتبط با صنعت نشر در ایران آغاز کرد و گفت: در حال حاضر، هنوز بانک مدونی از آثار ایرانی که در خارج از کشور ترجمه شدهاند، وجود ندارد. نخستین موضوعی که میتواند الگوی ما در این بخش باشد این است که دست به دست هم دهیم و تمدن فرهنگ ایرانی را از طریق کتاب به جهان معرفی کنیم و به فضای بینالملل وارد شویم.
او ادامه داد: ورود به بازار جهانی نشر و موفقیت در این زمینه زمانی معنا پیدا میکند که مردم در پیشخوان کتابفروشیهای باقی نقاط جهان نسخه ترجمه کتابهای ایرانی را ببینند. تجربه نشان میدهد با چنین نقطهای فاصله داریم. کتابهای ایرانی ممکن است در کتابخانه کرسیهای زبان فارسی در دانشگاههای باقی کشورها موجود باشد اما به دست مخاطبان نرسیده است.
به اعتقاد فرزانه فخریان، پذیرش مشکلات و چالشها، به رسمیت شناختن بخش بینالملل از سوی ناشران، توانمندسازی به صورت حرفهای و آموزش عوامل انسانی از جمله راهکارهایی است که میتوان برای برطرفسازی ضعفهای حوزه بینالملل به کار برد.
وی اضافه کرد: بسیاری از ناشران نامآشنا، بخشی به نام بینالملل ندارند؛ بنابراین ما به نیروسازی نیاز داریم تا بتوانیم حوزه بینالملل را به ناشران معرفی کنیم. خوشحالم که بعد از چند سال طرح گرنت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از طریق فعالیتهای پژوهشی و در نظر گرفتن نیازها به اهمیت آموزش عوامل انسانی پی برده است.
شناخت ناکافی از حوزه بینالملل
در ادامه محمود واعظی، رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران درباره موانع موجود و راهکارها توضیحاتی ارائه داد و افزود: ابتدا باید بدانیم رسالت جمهوری اسلامی ایران چیست و باقی کشورها و جوامع از ما چه انتظاراتی دارند. شناخت ناکافی از حوزه بینالملل، فرایند واگرایی در موسسهها و مجموعهها، فقدان روحیه تعامل و ارتباطات از جمله موانعی است که سر راه ما قرار دارد؛ میتوان با بهرهگیری از فناوریهای نوین و استانداردسازی تعاملها و رعایت اصل همافزایی، موانع را کنار زد.
وی درباره نقش دانشگاهها در رفع حلقههای مفقوده در بازار جهانی گفت: دانشگاهها و سایر مجموعهها یک نقش مشترک دارند. اینکه ما اعتقادی به همافزایی نداریم و حاضر نیستیم سهم یکدیگر را بپردازیم و عملکرد جزیرهای ما مصداق بارز ضرب المثلی است که میگوید: کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.
محمدرضا بهمنی، معاون فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، نحوه ورود به بازار جهانی نشر را یک مدل مفهومی دانست و بیان کرد: این مدل در یک بستر مفهومی که به نسبتسنجی میان فرهنگ و اقتصاد میپردازد معنا پیدا میکند. این مدل در پاسخ به چگونگی برقراری نسبت میان ارزش و پول طراحی شده است. کتاب به مثابه تمدن، کتاب به مثابه کالای فرهنگی و ذائقهشناسی فکری و اندیشهای، اضلاع این مدل را تشکیل میدهند.
او ادامه داد: علاوه بر این تعدادی مولفه مبنی بر رعایت اصل اقتصاد فرهنگ، رعایت حقوق مالکیت فکری و معنوی و توجه به حوزه فناوری وجود دارد که با رعایت آنها ورود به بازارهای جهانی میسر است. به روایتی دیگر این مولفهها تضمینکننده موفقیت ما برای ورود به بازار جهانی نشر است.
به اعتقاد او در حوزه کتاب، یک زنجیره ارزش وجود دارد و ما در حال حاضر در انتهای این زنجیره قرار داریم؛ چرا که به ذائقه مخاطبان، بازار و قواعد ناشران جهانی توجهی نداریم. نزدیک به ۱۰ سال است که لایحه حقوق مالکیت فکری و معنوی در مجلس بلاتکلیف است. این در وضعیتی است که بدون تصویب این لایحه نمیتوانیم در بازار جهانی نشر حرکت کنیم.
دبیر نشست از محمدرضا بهمنی درباره راهکارهای موجود پرسید و اینکه چگونه ناشران برای حضور در بازار جهانی آماده شوند. وی در پاسخ گفت: ابتدا باید در الگوی حضور ناشران در نمایشگاه کتاب تغییراتی ایجاد شود. باید ناشران قدرت مذاکره را در نمایشگاه بینالمللی فرا بگیرند. از طرف دیگر توانمندسازی ناشران برای حضور در پلتفرمها و بسترهای جدید ضروری است. امروزه بازارهای جهانی کتاب، بازارهای پلتفرمی با حضور مخاطبان، ناشران و بازاریان است. همچنین افزودن بخش B۲B به نمایشگاه کتاب تهران از راهکارهایی است که میتوان ارائه داد.
تعاملات فرهنگی را مداوم دنبال نمیکنیم
حسین دیوسالار درباره نقش ایران در بازار جهانی کتاب گفت: کشور ما در حوزه ادبیات و نشر کشور توانمندی است. به گونهای که ظرفیت دارد در بازارهای جهانی کتاب حضور یابد. کتاب ابزار خوبی برای تقویت قدرت نرم کشور است. علیرغم تصور ما بازار ادبیات و نشر یکی از بازارهای نیرومند در گردش مالی است و در اقتصاد فرهنگ بسیار موثر است.
او افزود: بخشی از ضعف ما در این حوزه به خاطر محدودیتهای خودساخته ماست. از طرف دیگر ما از حوزه بینالملل شناخت کافی نداریم. نسبت به فرهنگ میزبان ناآشناییم. چرا که تعاملات اثرگذار و فرهنگی را مداوم دنبال نمیکنیم. بسیاری از کشورهای جهان برای توسعه قدرت نرم خود به تعاملات بلندمدت توجه بسیاری دارند. ما از این مسئله غافلیم. به همین دلیل بسیاری از محصولات فرهنگی ما در کشورهای دیگر مخاطب دارند اما ماندگاری ندارند. استانداردسازی محصولات فرهنگی متناسب با جامعه میزبان و عرصه بینالملل و مخاطبشناسی از جمله راهکارهای موجود است.