هادی خورشاهیان گفت: همه عناصر داستانی که در قرن ۱۹ و ۲۰ مطرح میشوند بسیار پیشتر، در آثار نظامی به بهترین شکل وجود داشتهاند.
نشست نقد و بررسی «بازآفرینی متون کهن برای نوجوانان؛ با تکیه بر آثار نظامی» از سلسله نشستهای شورای پاسداشت زبان فارسی، با حضور محمد عزیزی، هادی خورشاهیان و حامد صلاحی دوشنبه (۲۱ اسفند ۱۴۰۲) در سرای کتاب برگزار شد.
خورشاهیان در ابتدای نشست به رسالت شورای پاسداشت زبان فارسی در گسترش این زبان اشاره کرد و گفت: تلقی ما در شورا این است که نسبت به زبان فارسی شناخت پیدا کنیم تا بتوانیم علاوه بر حفظ زبان به گسترش آن بپردازیم. یکی از راههای جدی گسترش زبان فارسی که از حد کلمه و عبارت فراتر میرود و به اندیشه میپردازد، ادبیات است. ادبیات کلاسیک یکی از مهمترین بخشهاست و درباره نظامی برنامههای مختلفی در جهان برگزار شده و اساتید متبحری صحبت کردهاند.
وی افزود: من نظامیشناس نیستم لکن نظامی برای من یک قله جداگانه است. ما در ادبیات روایی، شاهنامه و مثنوی را داریم اما نظامی پنج اثر دارد که پنج گنج به شمار میروند و نمیشود هیچکدام را کمتر از آثار دیگر دانست و باید به این آثار به عنوان پنج قله رفیع در حفظ و گسترش زبان فارسی نگاه کرد.
خورشاهیان با اشاره به اینکه یکی از بهترین راههای حفظ و گسترش زبان فارسی مطالعه آثار است، گفت: در دانشگاههای مطالعه کل کتابها مرسوم نیست و معمولا خلاصهها خوانده میشود. در حوزه کودک و نوجوان نیز بازنویسی زیاد صورت گرفته اما مخاطب، خیلی جذب نشده است. کرشمههایی که نظامی در زبان خود دارد در زبان هیچ شاعری نیست و این پتانسیل را در آثار او میتوان مشاهده کرد. لذا میشود این اطمینان را درباره نظامی داشت که اگر نویسنده قدرتمندی روی آثار او کار کند شاید بشود متونی همچون کلیله و دمنه را خلق کرد.
در بخش دیگری از این نشست، محمد عزیزی، مدیر نشر روزگار گفت: زبان فارسی امروز غنا دارد و بهرغم کجاندیشیها در برخی آثار، هر نسلی که میآید به غنای زبان فارسی افزوده میکند. من با توجه به مسئولیتی که در مجله رودکی و نشر روزگار داشتهام آثار خلاقانه زیادی از جوانان به دستم رسیده است. غزلهایی از جوانان دیدهام که مرا به حیرت واداشتهاند؛ آثاری که در همه سطوح چه در ساختار و استعارهها و چه در صنایع معنوی و لفظی خلاقیت بسیاری دارند. بنابراین جای نگرانی نیست که زبان و اهل زبان به خطر بیفتند و زبان کارکرد خود را از دست بدهد.
وی افزود: حساسیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و فرهنگستانها و استادان مختلف روی زبان فارسی قابل ستایش است. این نشستها نیز تلنگری برای بیدار شدن از خواب است. با وجود تغییرات مختلف، زبان کار خودش را انجام میدهد؛ این خصوصیت زبان است و استادان و زبانشناسان طراز اول نیز به آن اشاره دارند. با توجه به این تغییرات و دگردیسیهایی که در زبان به وجود میآید بهتر است برخی ترجمهها بعد از چند سال، تکرار شوند.
لزوم توجه به ادبیات کلاسیک در آموزش و پرورش ایران
عزیزی در بخش دیگری از سخنان خود به ضرورت توجه به ادبیات کلاسیک در برنامههای آموزشی مدارس و دانشگاهها اشاره کرد و گفت: بدون تردید توجه به ادبیات کلاسیک باید یکی از برنامهها در آموزش و پرورش ایران و دانشگاهها باشد و راهش نیز همان راه قدیم است. شخصیتهایی چون مرحوم مهدی آذریزدی با آثاری چون «قصههای خوب برای بچههای خوب» به نوعی به ضرورت زمانه پاسخ مناسب دادهاند؛ این همان پاسداشت گسترش ادبیات است. با تمام این ضرورتها، بایدها و نبایدهایی نیز وجود دارد و در بازنویسی آثار باید به گونهای عمل کرد که هم نوجوانان با آثار کلاسیک آشنا بشوند و هم صدمهای به آثار وارد نیاید؛ همچنین به این موضوع نیز باید توجه داشت که حاشیهها نباید آنقدر پررنگ شوند که اصل، فراموش شود.
وی اضافه کرد: نظامی در بین پنج شاعر درجه یک ایران یعنی فردوسی، نظامی، سعدی، حافظ و مولوی قرار دارد. عطار با آن همه عظمت نفر ششم است. این نشان میدهد نظامی جزو قلههاست. ما پنج قله جهانی داریم که آثارشان هم به لحاظ نازکآراییهای اندیشه و هم نازکخیالیها انسان را متحیر میکند. همچنین نظامی یک شاعر بسیار مقید به مسائل دینی است و این موضوع را میتوان در نحوه توصیفی که در بسیاری از صحنهها دارد مشاهده کرد؛ در هفت پیکر نیز مخاطب به شدت درگیر داستان شاه جوانی از قرن پنجم میشود که در رویای خودش تصویری از معشوق را میبیند و شیفته او میشود و به قصد رسیدن به او حرکتش را آغاز میکند و در نهایت این پیکر به هفت پیکر تبدیل میشود.
عزیزی درباره ساختار آثار نظامی گفت: داستانپردازی و ظرافت داستانگویی نظامی در میان قلهها، یگانه است و متفاوت با نوع داستانپردازیای است که فردوسی دارد. به نوعی میتوان گفت نظامی در هفت پیکر، هفت داستان بلند میگوید؛ یک رمان بلند و رنگارنگ که پر از هیجان است. ما به نظامی و فردوسی حکیم میگوییم چون از همان ابتدای آثارشان غرق در حکمت هستند؛ «به نام خداوند جان و خرد» هیچ کس اینچنین خدا را معرفی نکرده است. روح و خرد پیچیدهترین نوع خلقت در آدمیزاد است و با هیچ صفتی زیباتر از این صفت نمیتوان اعجاز الهی را معرفی کرد؛ و بهتر از این اندیشه نیز برای توصیف خلقت انسان در ذهن آدمی نمیآید.
او با اشاره به این موضوع که ابزار بازنویسی نزد نویسندههای مختلف متفاوت است بیان کرد: هر نویسندهای تحت تاثیر آنچه با آن مواجه میشود و بر اساس تواناییهایی و شناختی که از مخاطب دارد بازنویسیاش متفاوت میشود. برخی بازنویسیها خرابکاری کردن است. کسی که میخواهد اثری را بازنویسی کند باید به موضوع مسلط باشد. وقتی میخواهیم بازنویسی کنیم باید درست آن اثر را خوانده باشیم. اول کل اثر را باید مرور کرد و بعد کامل آن را خواند تا مقصود متن را دریابیم چون ممکن است یک برداشت ابتدایی، بعدتر تغییر کند. به این موضوع نیز باید توجه داشت که بازنویس با بازآفرینی متفاوت است و بازنویسی مقدماتیتر از بازآفرینی است.
مدیر انتشارات روزگار در پایان به اهمیت توجه به آثار شاعران و ادیبان کلاسیک در مدارس اشاره کرد و گفت: ما باید برای مدارس آثاری آماده کنیم که مخاطبان عاشق ادبیات شوند؛ لقمههایی لذیذ که از دوره دبستان در اختیار دانشآموزان قرار بگیرد. همینطور در دبیرستان و دانشگاه نیز باید متفاوت با قضیه برخورد کنیم. امیدوارم آموزش و پرورش به این موضوع توجه داشته باشد.
پلی برای رسیدن به اصل آثار
خورشاهیان در بخش دیگری از سخنان خود علت عدم بازنویسی متون در ایران را گفت: یکی از دلایلی که به سمت بازنویسی آثار کلاسیک نمیرویم، سختیهای آن و دشوار بودن مطالعه آثار کلاسیک است. بازنویسی، پلی به سمت اصل اثر است و آثار نظامی نیز این ظرفیت را دارند. همه عناصر داستانیای که در قرن ۱۹ و ۲۰ مطرح میشوند بسیار پیشتر، در آثار نظامی به بهترین شکل وجود داشتهاند.
وی ادامه داد: ما تا زمانی که کل کتاب را نخوانده باشیم حتی نام کتاب را نیز نمیتوانیم ترجمه کنیم. ما باید روح اثر را بشناسیم؛ یک بار برای اصل داستان و یک بار برای فهمیدن لحن. اگر حکمت اثر را متوجه نشویم مثل این است که تنها حالت ظاهر را دیده باشیم.
آثار نظامی دکوپاژ شده و آماده تبدیل شدن به فیلم است
حامد صلاحی نیز در این نشست سخنان خود را با بیان نظر بهروز افخمی درباره «هفت پیکر» نظامی آغاز کرد و گفت: افخمی فارغ از نگاههای اجتماعی و سیاسی بر این باور است که همه آثار نظامی داستانگو هستند و «هفت پیکر» نیز دکوپاژ شده و آماده برای تبدیل شدن به فیلم است.
صلاحی همچنین به کتاب «چرا باید کلاسیکها را خواند؟» اثر ایتالو کالوینو اشاره کرد و گفت: این نویسنده و روزنامهنگار ایتالیایی در کتابش در میان آثار ایرانی به «هفت پیکر» نظامی نیز اشاره کرده است.