اخبار

تولید منابع تاریخ شفاهی عملکرد ارتش در دوران دفاع مقدس باید بیشتر شود

رضا جهانفر گفت: تا به امروز تنها حدود ۳۰۰ عنوان کتاب از سه هزار عنوان کتاب تاریخ شفاهی کشور به ارتش اختصاص دارد. این در حالی است که در سایر حوزه‌ها مانند انجمن طلاسازان و مهندسان این موضوع به‌طور جدی پیگیری و آثار زیادی تولید شده است. این نشان‌دهنده ضعف ما در ثبت تاریخ شفاهی دفاع مقدس است.

نشست نقد و بررسی کتاب‌های «ناصر ایجکت نکن» نوشته مهدی بابامحمودی و «وقتی کبوتران پر ریختند» نوشته احمد حسینیا شنبه (یازدهم اسفند ۱۴۰۳) با حضور امیر سرتیپ دوم محمدرضا فولادی؛ رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس ارتش، عارف قنبری، رضا جهانفر و نویسندگان دو کتاب در سرای کتاب برگزار شد.

نقد و بررسی «ناصر ایجکت نکن»
رضا جهانفر در نقد و بررسی کتاب «ناصر ایجکت نکن» ابتدا به ویژگی‌های مثبت ناشر این اثر اشاره کرد و گفت: یکی از نقاط قوت نشر آتشبار  وابسته به سازمان حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس ارتش ارتباطش با شبکه گسترده‌ای از نویسندگان است. هرچقدر که ناشر دسترسی بیشتری به نویسندگان داشته باشد، رونق بیشتری در انتشار کتاب‌ها خواهد داشت.

 

وی افزود: در برخی موارد ناشران خود نویسندگان آثارشان هستند و تنها آثار خود را منتشر می‌کنند، اما این موضوع در مورد نشر آتشبار صدق نمی‌کند. نشر آتشبار، به‌عنوان تنها ناشر تخصصی دفاع مقدس ارتش، در میان ۳۰ ناشر فعال در این حوزه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

 

جهانفر ادامه داد: نشر آتشبار در سال‌های گذشته بارها مورد تقدیر و تحسین قرار گرفته و نقش مؤثری در پرداختن به سوژه‌های کمتر بررسی‌شده ایفا کرده است. خلبان محمود اسکندری، این شخصیت برجسته در طول سال‌ها به‌درستی مورد توجه قرار نگرفت و فراموش شد، اما نشر آتشبار با پیگیری و پژوهش‌های دقیق، این خلأ را پر و یاد این بزرگ‌مرد را زنده کرد.

 

وی در ادامه به نواقص موجود در شبکه توزیع و فروش کتاب‌های نشر آتشبار اشاره کرد و با تأکید بر اهمیت بهبود این شبکه گفت: نشر آتشبار به عنوان یک ناشر متعهد به حوزه دفاع مقدس، باید شبکه توزیع و فروش خود را گسترش دهد. بسیاری از ناشران معتبر مانند دافوس و دانشگاه افسری فروشگاه‌های اختصاصی دارند که نشر آتشبار نیز به‌عنوان یک ناشر با پیشینه قوی، باید به این سمت حرکت کند و یک فروشگاه اختصاصی برای عرضه آثار خود تأسیس کند. کتاب‌های نشر آتشبار در مقایسه با پنج سال گذشته از کیفیت بالاتری برخوردارند، اما همچنان جای پیشرفت در حوزه‌های صفحه‌آرایی، نوع کاغذ و کیفیت تصاویر وجود دارد. به‌ویژه برخی تصاویر در کتاب‌ها سیاه و کم‌کیفیت به چاپ رسیده‌اند که این امر می‌تواند با بهبود کیفیت چاپ برطرف شود.

 

جهانفر با اشاره به کم‌توجهی به تولید آثار تاریخ شفاهی در حوزه دفاع مقدس ادامه داد: تا به امروز تنها حدود ۳۰۰ عنوان کتاب از سه هزار عنوان کتاب تاریخ شفاهی کشور به ارتش اختصاص دارد. این در حالی است که در سایر حوزه‌ها مانند انجمن طلاسازان و مهندسان این موضوع به‌طور جدی پیگیری و آثار زیادی تولید شده است. این نشان‌دهنده ضعف ما در ثبت تاریخ شفاهی دفاع مقدس است.

 

وی اضافه کرد: در کتاب «ناصر ایجکت نکن» جای خالی روایت دوران کودکی و نوجوانی زنده‌یاد اسکندری به چشم می‌خورد. ارتباط عاطفی و انسانی مخاطب با شخصیت‌های کتاب به‌ویژه از طریق آگاهی از گذشته آنها تقویت می‌شود. اگر اطلاعات بیشتری در این زمینه در کتاب ذکر می‌شد قطعاً ارتباط بیشتری با مخاطب برقرار می‌کرد. در کتاب‌های تاریخ شفاهی، باید به‌طور دقیق و مستند از اسناد و مدارک مرتبط با ادعاهای مطرح‌شده استفاده شود. هرچند که در این کتاب بسیاری از مطالب با اعتماد به نفس و صحت مطرح شده‌اند، اما برای تقویت بیشتر اثر ضرورت دارد که اسناد و مدارک بیشتری به منظور تأیید آن مطالب ارائه شود.

 

جهانفر در نهایت ضمن اشاره به نکات مثبت و ارزنده کتاب عنوان کرد: کتاب از جنبه‌های بسیاری حائز اهمیت است؛ یکی از نقاط قوت آن این است که روایت‌های آفند و پدافند به‌طور همزمان و به‌خوبی در کنار هم قرار گرفته‌اند. همچنین انتخاب مرحوم خورند، به‌عنوان یکی از شخصیت‌های کتاب بسیار ارزشمند است. چراکه افسران کنترل شکاری نقشی اساسی در موفقیت عملیات‌های هوایی دارند و روایت ایشان از این منظر شایسته توجه و تقدیر است.

 

عارف قنبری نیز درباره کتاب «ناصر ایجکت نکن» گفت: هدف اصلی نقد کتاب این است که بتوانیم به نویسنده یاری رسانیم تا در ایجاد لذت بیشتر برای خوانندگان و در نهایت ارتقای سطح کیفی اثر خود موفق‌تر عمل کند. در فرآیند نقد یک اثر، چهار سوال اصلی مطرح می‌شود: نخست آنکه نویسنده چه انگیزه‌ای برای نوشتن این کتاب داشته است؟ دوم اینکه آیا او توانسته به هدف خود دست یابد؟ سوم اینکه آیا کتاب از انسجام و پیوستگی لازم برخوردار است و چهارم اینکه آیا ظاهر کتاب، با تمام جزئیات ظاهری‌اش، توانسته نیازهای بصری و انتظارات خوانندگان را برآورده سازد؟ بدین ترتیب نقد ما شامل دو بخش است: بررسی محتوای اثر و تحلیل ظاهر آن.

 

این منتقد سپس به برخی نقدها اشاره و بیان کرد: با اینکه محتوای کتاب بسیار غنی و ارزشمند است، اما چند نکته در ظاهر کتاب وجود دارد که نیاز به توجه دارد. برای مثال تصاویری که در کتاب به کار رفته‌اند از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند و به‌نظر می‌رسد که استفاده از تصاویر رنگی می‌توانست اثرگذارتر باشد. همچنین در مواردی که کلمات انگلیسی یا لاتین در متن گنجانده شده است، ضروری است که در پاورقی توضیحاتی برای آنها ارائه شود. برخی عبارات نیز به‌طور غیرضروری و اضافی به کار رفته‌اند که می‌توانست از آنها کاسته شود.

 

وی افزود: اما در عین حال یکی از نکات برجسته کتاب، استفاده هنرمندانه از اصطلاحات تخصصی است. از سوی دیگر، در برخی بخش‌ها کتاب با دو فونت مختلف به چاپ رسیده است که این نکته کمی ناهماهنگی ایجاد کرده است. همچنین، اشتباهات تایپی در پاورقی‌ها نیز وجود دارد که در برخی موارد، تعداد ماهواره‌های GPS به اشتباه ۱۲ عدد ذکر شده است در حالی که این عدد ۲۴ است و در صورت در نظر گرفتن ماهواره‌های رزرو این تعداد به ۳۲ عدد نیز می‌رسد.

 

مهدی بابامحمودی، مولف کتاب «ناصر ایجکت نکن» نیز در این نشست از نقش ویژه اسکندری در عملیات‌های هوایی دوران دفاع مقدس سخن گفت. وی به تحقیقات ۲۲ ساله خود در این زمینه اشاره کرد و ادامه داد: در طول جنگ تحمیلی، اسمی که به طور مکرر در عملیات‌های هوایی تکرار می‌شد نام محمود اسکندری بود. در بسیاری از عملیات‌های بزرگ جنگ ایشان نقش کلیدی داشت. در ابتدا منابع زیادی در مورد اسکندری وجود نداشت و هیچ مقاله یا کتابی که به او اشاره کند، پیدا نمی‌شد. اما با ملاقات‌های متعدد با خلبانان به تدریج متوجه شدم که اسکندری در عملیات‌های حساس و بزرگی حضور داشته است.

 

این مولف به برخی از این عملیات‌های مهم اشاره کرد و افزود: در عملیات (اچ ۳) و عملیات برهم زدن اجلاس سران غیرمتعهدها، آقای اسکندری نقش بسیار مهمی ایفا کرد. یکی از مهم‌ترین اقداماتش در دوران جنگ برگرداندن یک فانتوم آسیب‌دیده از سوریه به ایران بود. اسکندری با مهارت و شجاعت بی‌نظیر خود این فانتوم را از دل خاک عراق به ایران بازگرداند عملیاتی که ریسک‌های فراوانی داشت. در عملیات برهم زدن اجلاس سران در بغداد، اسکندری توانست با شکستن دیوار صوتی و عبور از پدافند هوایی شدید عراق، موفق به انجام مأموریتی حیاتی شود که باعث به هم خوردن اجلاس شد. این اقدام شجاعانه و کم‌نظیر پیامی بزرگ برای عراق داشت که نیروی هوایی ایران به هیچ‌وجه دست کم گرفته نمی‌شود. همچنین یکی از مهم‌ترین نشانه‌ها و ویژگی‌های عملیاتی که به نام محمود اسکندری شناخته می‌شود، پل اروند است. این پل به‌قدری از اهمیت برخوردار است که می‌توان آن را با برهم زدن اجلاس سران مقایسه کرد.

 

وی بر اهمیت شناساندن شخصیت‌های گمنام جنگ تأکید کرد و افزود: اسامی بسیاری از شهدای شاخص مانند عباس دوران بیشتر از اسکندری در میان مردم شناخته شده است. اما اسکندری نقش بسیار مهمی در جنگ داشت که باید به نسل‌های بعد معرفی شود. این کتاب با هدف معرفی قهرمانان گمنام جنگ نوشته و خوشبختانه با استقبال خوبی مواجه شد و چاپ اول آن به سرعت به اتمام رسید. امیدواریم با ادامه این مسیر، دیگر شخصیت‌های گمنام جنگ نیز شناخته شوند.

بابامحمودی همچنین به جنبه فناورانه جنگ تحمیلی اشاره کرد و گفت: جنگ تحمیلی نه تنها از جنبه نظامی بلکه از لحاظ فناورانه نیز چالش‌های بسیاری در بر داشت. جنگ تحمیلی به‌طور عمده بر مبنای تجهیزات و تخصص‌های نظامی پیش رفت. ارتش عراق در آن زمان یکی از قدرتمندترین نیروهای هوایی و زمینی را در اختیار داشت، به‌طوری که نیروی هوایی عراق به‌عنوان ششمین نیروی هوایی جهان طبقه‌بندی شده بود. در مقابل، ما در حالی که نیروهای خود را با سلاح‌های ساده‌ای مانند کلاشینکف به جلو می‌فرستادیم، به هیچ‌وجه قادر به مقابله با چنین ارتشی بدون نیروی هوایی و تجهیزات پیشرفته نبودیم.

 

وی در ادامه به مشکلات موجود در مستندسازی جنگ و کمبود اسناد تاریخی پرداخت و گفت: یکی از چالش‌های بزرگ در تحقیق و مستندسازی تاریخ جنگ تحمیلی، کمبود اسناد و تصاویر مربوط به این جنگ است. در حال حاضر، بسیاری از اسناد و تصاویر تلویزیونی مربوط به نیروی هوایی و ارتش به‌دلیل محدودیت‌های موجود در دسترس نیستند. به‌عنوان مثال، هیچ تصویری از سوار شدن زنده‌یاد اسکندری به هواپیما وجود ندارد. این محدودیت‌ها به‌ویژه در مستندسازی جنگ، مشکلات فراوانی ایجاد کرده و نیازمند توجه بیشتری است.

 

نقد و بررسی کتاب «وقتی کبوتران پر ریختند»

عارف قنبری درباره کتاب «وقتی کبوتران پر ریختند» گفت: در دوران دفاع مقدس، فیلم‌ها و مستندات زیادی تولید شده است، اما رشادت‌ها و دلاورمردی‌های بسیاری از رزمندگان هنوز در رسانه‌ها شنیده نمی‌شود. به‌ویژه همسران و خانواده‌های این رزمندگان که نقش مهمی در ثبت تاریخ جنگ دارند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

 

وی افزود: چندین بار این کتاب را مورد مطالعه قرار داده‌ام، مطالب و خاطرات همسران شهدا به حدی دلنشین و تاثیرگذار است که در برخی قسمت‌ها نتواستم ادامه دهم. کتاب را به دفعات می‌خواندم، زیرا مطالب آن آنقدر سنگین و غم‌انگیز بود که به یکباره نمی‌توانستم آن را به پایان برسانم. برخی از خاطرات، مانند خاطرات همسر شهید امیر سرلشکر ولی‌الله فلاحی، به‌قدری عاطفی و تأثیرگذار بود که نمی‌توانستم به راحتی و به سرعت از آن گذر کنم.

 

قنبری همچنین به نکات مثبت و منفی کتاب اشاره کرد: در مورد اشکالات، باید بگویم که این مشکلات موجود در کتاب از جانب نویسنده اثر نیست و بیشتر جنبه ویرایشی و جزئی هستند، مانند نیم‌فاصله‌ها و جای‌گذاری ویرگول‌ها که در برخی موارد باید اصلاح شود تا مفهوم بهتر منتقل شود. همچنین در برخی موارد کلمات به اشتباه آورده شده است. فی المثل در این کتاب درباره دریادار شهید محمد ابراهیم همتی، متاسفانه اطلاعات اشتباهی به شما داده شده است. او فارغ‌التحصیل نوشهر نیست، بلکه در آلمان تحصیل کرد و پس از آن برای ماموریت به فرانسه رفت. از فرانسه ناوچه پیکان را به همراه خود آورد و در عملیات مروارید، در ۷ آذر، به شهادت رسید. اشتباه دیگر در استفاده از واژگان است، مانند «ارگان» که به‌جای «ارکان» مورد استفاده قرار گرفته است که باید این واژگان مورد نگارش و اصلاح قرار داده شود.

 

احمد حسینیا نیز در این نشست با اشاره به آغاز فعالیت‌هایش در زمینه جمع‌آوری خاطرات شهدا گفت: در اوایل دهه ۱۳۷۰، سرهنگ خیرآبادی، رئیس دایره شهدای ایثارگران از من درخواست کرد تا به جمع‌آوری خاطرات شهدا بپردازم. این درخواست به دنبال پیشنهاد امیر شهید صیاد شیرازی و حاج آقای صفایی مطرح شد. سرهنگ خیرآبادی از خانواده‌های معظم شهدای ارتش دعوت کرده بود تا در اردوگاه ساری حضور یابند و فرصتی برای ثبت خاطرات شهدا فراهم شده بود که من از آن بهره بردم.

 

او به اهمیت خانواده‌های شهدا در ثبت تاریخ دفاع مقدس اشاره کرد و ادامه داد: خانواده‌های شهدا، به‌ویژه همسرانشان نقش مهمی در نگارش و تدوین زندگینامه‌های شهدای دفاع مقدس دارند. انگیزه‌ای که در آن زمان شکل گرفت، باعث شد که کتاب «وقتی کبوتران پر ریختند» را بنویسم که شامل خاطرات همسران شهدای ارتش است.

 

وی افزود: بسیاری از خاطرات پیش از این مصاحبه شده بود، اما با گذشت زمان و آشنایی بیشتر با خانواده‌ها و پیشکسوتان ارتش، توانستیم جزئیات بیشتری را از این خاطرات به دست آوریم. در آن زمان برخلاف امروز که برای چنین پروژه‌هایی نیاز به معرفی‌نامه‌ها و مراحل اداری است کارها به‌صورت فردی انجام می‌شد و خانواده‌ها به راحتی همکاری می‌کردند. هدفم جمع‌آوری خاطرات شهدا از تمامی نیروهای ارتش، از جمله نیروی هوایی، زمینی و دریایی بود. بنابراین، در این کتاب خاطرات از همه بخش‌های ارتش آورده شده است.

 

حسینیا در ادامه به روند ویرایش و انتشار کتاب اشاره کرد و گفت: محتوای کتاب پیش از ارسال به ناشر، به‌طور کامل بازنویسی و ویرایش شده است. ما در این بازنویسی‌ها هیچ‌گونه تغییری در محتوای کتاب اعمال نکردیم و تنها تلاش کردیم که متن‌ها به‌طور حرفه‌ای‌تر ارائه شوند. پس از ارسال کتاب به ناشر، تیم ویرایش ناشر روی متن نهایی کار می‌کند. این ویرایش به‌طور معمول شامل رعایت اصول و قواعد خاص ناشر است. همچنین بیشتر محتوای کتاب مبتنی بر خاطرات شفاهی است و به دلیل نبود اسناد رسمی، نمی‌توان منتظر ماند تا اسناد منتشر شود پس از آن سراغ گردآوری خاطرات و زندگینامه شهدا رفت. اگرچه هر زمان که اسنادی در دسترس باشد می‌تواند کیفیت کتاب را ارتقا دهد.

بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *