اخبار, نمایشگاه کتاب 1403

ضرورت تبادل محتوا میان ایران و هند/هندی‌ها از نمایشگاه کتاب تهران چه کتاب‌هایی می‌توانند بخرند؟

گیتا سارن گفت: ایران و هند روابط تاریخی درازدامنی داشته‌اند، اما امروزه از نظر ترجمه بین دو کشور فاصله افتاده است؛ در هند زبان فارسی آموزش داده می‌شود، اما منابع کم است و نمایشگاه کتاب تهران محل مناسبی برای تهیه ادبیات کلاسیک فارسی است.

 

درباره تجربه‌های حضور خود در ایران گفت: من در ماه اکتبر حدود دو هفته به ایران سفر کردم. اکنون مشغول نوشتن پایان‌نامه دکتری هستم و فرصتم کم است، اما ایران را همیشه دوست داشته‌ام و دوباره نیز به ایران خواهم آمد. من در این سفر اصفهان رفتم پس نصف جهان را دیدم. در دوره‌های مختلف نمایشگاه کتاب دهلی از غرفه ایران هم بارها دیدن کرده‌ام، اما متاسفانه هنوز نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را از نزدیک ندیده‌ام.

 

وی در پاسخ به این سوال که: «در صورت حضور در نمایشگاه کتاب تهران دوست دارد چه کتاب‌هایی را خریداری کند؟» اشاره کرد: چون زبان فارسی بلدم، باید کتاب‌های ادبیات مثلا دیوان حافظ، بوستان و گلستان سعدی، مثنوی معنوی مولانا و شاهنامه فردوسی را خریداری کنم که مطالعه‌اش برای هرکسی که زبان و ادبیات فارسی می‌خواند، ضروری است. همچنین چون دانشجوی دکتری زبان فارسی هستم باید همه کتاب‌های عطار نیشابوری و آثاری را که درباره اوست، نیز خریداری کنم. وقتی به ایران رفتم همه این کتاب‌هایی که گفتم را آوردم.

 

سارن ادامه داد: من بیشتر ادبیات کلاسیک را خواندم پس اگر در نمایشگاه کتاب حضور پیدا کنم بیشتر کتاب‌های کلاسیک را می‌خرم. بعد از آن کتاب‌های مدرن و معاصر مثلا آثار آثار جمالزاده و جلال آل احمد را تهیه می‌کنم. در حوزه شعر دیوان‌های فروغ فرخزاد و نیما یوشیج را باید داشته باشم. اگر فارسی را بلد نبودم به عنوان یک مسافر عادی آنجا آمده بودم، چون به زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایران خیلی علاقه‌مند هستم سراغ متون آموزشی اوستا می‌رفتم و اگر کتابی درباره زبان پهلوی بود حتما می‌خریدم. کتاب‌هایی که درباره آموزش و معرفی زبان فارسی است و حتما توضیحات انگلیسی داشته باشد.

 

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به پیشینه غنی روابط فرهنگی بین ایران و هند، گفت: هند و ایران زمینه‌های مشترک بسیاری دارند. ما در فرهنگ و ادبیات از همدیگر تاثیر گرفته‌ایم و تاثیر گذاشته‌ایم. اگر زبان و ادبیات فارسی را در نظر داشته باشیم فارسی را هندی‌ها دوست دارند اما اکنون به اندازه گذشته رواج ندارد، هرچند که هم در دانشگاه و هم در مدارس زبان فارسی را آموزش می‌دهند. کتاب‌هایی که بویژه در دوران مغول‌های هند نوشته شده باید در دسترس ایرانیان باشد تا ببینند که چقدر زبان فارسی در هند رایج بوده است. همچنین می‌توان نقشه و اینفوگرافی این مسائل را با توجه به دوره‌های مختلف حکومتی مثل مغول‌ها و شاهان مسلمان در هند برای ایرانیان آماده کنند تا به فهم بهتر مخاطب کمک کند.

 

این دانش‌آموخته زبان فارسی به ضرورت تبادل محتوا میان ایران و هند اشاره کرد و ادامه داد: ما برای کودکان ایرانی داستان‌هایی در مهاباراتا داریم. روایت این اسطوره‌ها به شکل کتاب کودک آماده شده‌اند و می‌توانند برای کودکان ایرانی نیز ترجمه شوند تا آنها همانطور که درباره اسطوره‌های ایرانی موجود در شاهنامه، می‌دانند، اسطوره‌های هندی و شباهت‌های اسطوره‌ها در فرهنگ‌های مختلف را هم یاد بگیرند و بفهمند که مهاباراتا و شاهنامه چقدر شباهت دارند. من خودم بچه که بودم درباره شاهنامه چیزی نمی‌دانستم. وقتی به دانشگاه آمدم و فارسی را به عنوان زبان انتخاب کردم متوجه شدم چقدر شباهت وجود دارد. در بچگی فقط می‌دانستم که ما در تاریخ هند زبان فارسی هم داشته‌ایم. برخی از شاعران و نویسندگان هندی مثل تاگور در ایران معروفند و برخی از نویسندگان نیز که از مردم عادی و فرهنگ عامه هندی نوشته‌اند باید در ایران معرفی شوند. همینطور برای شناخت کامل هند وجود کتاب‌های مهاباراتا و رامایانا در بازار نشر ایران نیز ضروری است.

 

وی افزود: متاسفانه در این سال‌ها از نظر ترجمه آثار بین ایران و هند شرایط مناسبی وجود ندارد. در صورتی که در تاریخ بین ایران و هند ترجمه بسیار صورت می‌گرفته است. برای نمونه برزویه طبیب و جستجوگری‌اش باعث شد که متنی چون «کلیله و دمنه» ترجمه شود. با اینکه در حال حاضر تکنولوژی پیشرفت کرده، اما علاقه مردم کمتر شده است. بنابراین ترجمه هم باید بیشتر و هم جدی‌تر گرفته شود. متاسفانه معدود ترجمه‌های صورت گرفته خوانده نمی‌شود. اگر ترجمه کم باشد، اما جدی انجام شود، تاثیرگذاری خود را خواهد داشت. بسیاری از نویسندگان در هند محلی هستند و لزوما به زبان هندی نمی‌نویسند و شناخته شده نیستند. چون در هند فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلفی دارد و از شمال تا جنوب هند بسیار متفاوت هستند. پس توجه به ترجمه آثار این نویسندگان محلی مهم است. این کار خیلی سختی نیست. مثل نوشتن شاهنامه نیست.

 

سارن همچنین به کمبودهای آموزشی زبان فارسی در هند اشاره کرد و ادامه داد: من هندو هستم و زبان فارسی و زبان اردو را بلد نبودم و اینها را در دانشگاه آموختم. متن‌هایی که دوران مغول‌ها و دوران اکبرشاه ترجمه شده به خط نستعلیق است، اما اکنون در هند نستعلیق رایج نیست و این خط را در مرکزی که ما هستیم آموزش نمی‌دهند. پس وقتی من با این متن‌ها مواجه می‌شوم، شرایطم پیچیده می‌شود و نمی‌توانم آنها را بخوانم. ایران می‌تواند روی خط نستعلیق برای ما کار کند. پس مثل ترجمه ما باید روی خط‌ها هم با هم کار کنیم. چون فقط فارسی زبان شما نیست زبان ما هم بوده. ما هم در ترجمه و خط، متن‌های قدیمی و نسخ خطی مثل «پادشاه نامه» و چند کتاب در سبک شاهنامه فردوسی را داشته‌ایم اما چون تصحیح نشده است ما نمی‌توانیم آنها را بخوانیم و استفاده کنیم. متاسفانه نه تنها در مرکز و دانشگاه ما این موارد را به دانشجویان آموزش نمی‌دهند، بلکه حتی هیچ رسیدگی خاصی هم نسبت به این کتاب‌ها و این نسخه‌های خطی صورت نمی‌گیرد.

بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *