اعمال «سنجه پاسداشت زبان فارسی» با هدف ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاههای دولتی جز با همافزایی و تعامل حداکثری سازمانها و دستگاههای متولی و مسئول در امر پاسداشت زبان فارسی محقق نمیشود.
احمد توانایی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و مشاور رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور در امور تعالی فرهنگ، ادب و زبان فارسی در نظام اداره و حکمرانی: با سابقه بیش از چند دهه بیان دلواپسی و دلنگرانی از سوی مقام معظم رهبری درباره وضعیت زبان فارسی در کشور، این سوال بنیادین به ذهن متبادر میشود که اساساً عملکرد دستگاهها و نهادهای متولی و مسئول در امر پاسداشت زبان فارسی به چه کیفیت است که تقریباً هر ساله گلایههای معظم له و دیگر جوامع نخبگانی را در اینباره شاهد هستیم؟ به عبارتی دیگر، باوجود فهرست بلندبالایی از عِدّه و عُدّه قانونی موجود در امر پاسداشت زبان فارسی در کشور، به چه دلیل یا دلایلی کماکان در این عرصه، کمیت ما لنگ است و تا کنون به یک سطح مطلوب و قابل اعتنا و اعتمادی دست پیدا نکردهایم؟ راه حل این مسئله چیست و باید چه اقداماتی را انجام داد؟
با کمی تامل در اینباره، میتوان به تصریح بیان داشت که یکی از بنیادیترین دلایل عدم اجرا و استقرار سیاستهای موجود درباره پاسداشت زبان فارسی در کشور که قهرا منجر به عدم توفیق نهایی در اینباره شده است، ریشه در فقدان ساز و کارهای مرتبط با ارزشیابی عملکرد متولیان، مسئولان و جوامع هدف دارد که در ادامه توضیحاتی در اینباره ارائه خواهد شد:
فقدان نظام ارزیابی عملکرد مؤثر، بهمثابه حلقه مفقوده
به نظر میرسد حلقه مفقوده در امر صیانت از زبان فارسی در نظام اداره و حکمرانی کشور، «فقدان نظام ارزیابی عملکرد مؤثر» است. باید اذعان داشت که پس از حدود چهار دهه از عمر پر برکت انقلاب شکوهمند اسلامی، رویکردهای ارشادی در اینباره، با وجود آنکه کماکان لازم هستند، اما دیگر کافی نیستند و ضرورت دارد که در این زمینه در کنار رویکردهای ابلاغمحور در پیادهسازی اسناد بالادستی، از ظرفیت «نظارت و ارزیابی» نیز به شکل مؤثر و معنادار بهرهمند شد. در اینباره، شورای همکاری پاسداشت زبان فارسی که ذیل وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی و با همکاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی در تعامل با وزارتخانهها و سازمانهای دولتی مامور به پاسداشت و صیانت از زبان فارسی است، مصداق بارز غلبه رویکرد ارشادی است. به این معنی که هر چند بر اساس اسناد بالادستی و پارهای از قوانین، امکانات قانونی جهت پیگیری و استقرار قوانین مرتبط با پاسداشت زبان فارسی در اختیار این شورای ملی است، اما بنا به دلایل گوناگون، این شورا در برابر مقاومت برخی از سازمانها و دستگاهها، قادر به اعمال و استقرار نهایی قوانین مرتبط با پاسداشت زبان فارسی نیست و ناچارا در انجام ماموریت خود، غالباً به رویکرد ارشادی بسنده میکند.
بنابراین، هر چند رویکردهای ارشادی، ریشه در ساز و کارهای فرهنگی دارد و اگر به نحو شایسته دنبال شوند، در بلند مدت ثمربخش خواهند بود؛ اما باید اذعان کرد که با وجود انحراف از معیارهای فراوان موجود در نظام اداره و حکمرانی کشور در موضوع صیانت از زبان فارسی، این شیوه پیگیری و پیادهسازی سیاستهای بالادستی درباره پاسداشت زبان فارسی، حداقل در کوتاه مدت، دیگر پاسخگوی مطالبات فرهنگی و تمدنی انباشت شده دغدغهمندان این عرصه نیست و ضرورت تغییر در سیاستها و روشهای اجرایی تحقق این مهم، غیر قابل انکار است.
نقش راهبردی سازمان اداری و استخدامی کشور در ارزیابی عملکرد دستگاهها
با توجه به انباشت مطالبات فرهنگی و تمدنی مقام معظم رهبری و دیگر جوامع نخبگانی؛ بهویژه گروههای علمی و تخصصی زبان و ادبیات فارسی در دانشگاههای کشور درباره لزوم پاسداشت، و صیانت از زبان فارسی، وقت آن رسیده است که همگام با بیانیه گام دوم انقلاب، در این زمینه نیز تغییر و تحول معنادار و مؤثری صورت گیرد. مقولهای که برای جلوگیری از آسیبهای فزاینده در حال و آینده، گریز و گزیری از آن نیست و دیر یا زود باید محقق شود.
بر اساس این، وجود نظام ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاهها از منظر کیفیت پاسداشت زبان فارسی، و لزوم نقشآفرینی فعال سازمان اداری و استخدامی کشور در اینباره از ضروریات اجتناب ناپذیر است. این سازمان با توجه به ماموریت ذاتی خود، سنجههای مختلفی جهت ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاههای دولتی گوناگون در اختیار دارد که بر اساس آنها، ارزیابی عملکرد نهایی مدیران و دستگاههای دولتی انجام میشود و در نهایت نیز اینگونه ارزیابیها، سالانه در جشنواره شهید رجایی نمود پیدا میکند که هدف راهبردی آن، بهبود عملکرد به صورت افزایش نقاط قوت و شناسایی و متعاقباً مرتفع کردن نقاط ضعف مدیران و دستگاهها در اجرای ماموریتهای محوله است.
با توجه به آنچه ذکر شد، انتظار میرود که سازمان اداری و استخدامی کشور با هدف تحقق حداکثری مطالبات فرهنگی و تمدنی مقام معظم رهبری و دیگر جوامع نخبگانی کشور در حوزه صیانت از زبان فارسی در نظام اداره و حکمرانی کشور در سال ۱۴۰۳، تعریف «سنجهای» جدید با عنوان «سنجه پاسداشت زبان فارسی» جهت ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاههای دولتی را در دستور کار خود قرار دهد تا پس از بررسیها و امکانسنجیهای لازم و تعیین شاخصهای عمومی و اختصاصی و تمهید دیگر مقدمات و ملزومات اجرایی مورد نیاز، به حول و قوه الهی در سال ۱۴۰۴، عملیاتی شدن آن را شاهد باشیم.
باید توجه داشت که برای عملیاتی شدن «سنجه پاسداشت زبان فارسی» در نظام اداره و حکمرانی کشور با رویکردهای علمی، همراه با پیوستارهای فرهنگی و تمدنی مقام معظم رهبری، ضرورت دارد که به دو موضوع مهم زیر توجه ویژه شود:
ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاههای متولی و مسئول
اولین گام در راه تحقق «سنجه پاسداشت زبان فارسی» در نظام اداره و حکمرانی کشور این است که دقیقاً مشخص شود، عملکرد سازمانها و دستگاههای متولی در امر «پاسداشت زبان فارسی» به چه کیفیت بوده است. برای مثال، آیا فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مقام مهم-ترین مسئول و متولی پاسداشت زبان فارسی در انجام بهینه ماموریت خود توفیق داشته است یا خیر. در موردی دیگر، شورای همکاری پاسداشت زبان فارسی که با همکاری فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ذیل وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی در تعامل با وزارتخانهها و سازمانهای مختلف فعالیت میکند، تا چه میزان توانسته است در استقرار و اعمال سیاستهای بالادستی درباره پاسداشت و صیانت از زبان فارسی موفق عمل کند و در یک نگاه کلی، عملکرد دیگر دستگاههای مسئول در اینباره به چه کیفیت بوده است؟ با روشن شدن تعداد مسئولان و دستگاههای متولی پاسداشت زبان فارسی در کشور و بررسی کیفیت عملکرد آنها میتوان به برداشتن گام دوم در راه تحقق شایسته «سنجه پاسداشت زبان فارسی» در نظام اداره و حکمرانی امیدوار بود.
بدون تعارف تصریح میشود که تا کنون ساز و کار مؤثری برای ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاههای متولی در امر پاسداشت زبان فارسی وجود نداشته است و اهرمهای قانونی موجود نیز عموماً تشریفاتی هستند و هیچگاه به معنی کلمه عملیاتی نشدهاند. در اینباره برای مثال، هرچند، در مواردی گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درباره برخی سازمانها و دستگاههای مسئول در پاسداشت زبان فارسی را شاهد هستیم که بعضاً بسیار مبسوط و مستند هم هستند؛ اما باید اذعان داشت که خروجی اینگونه گزارشهای ارائه شده و دیگر موارد مشابه از دیگر نهادهها و شوراها، غالباً منجر به تغییر یا تحول مطلوب در سیاستها، روندها و شیوههای عملکرد مدیریتی در اینباره نشده است و اغلب در سطح ارائه یک گزارش تقلیل مییابند و عموماً باعث تغییر و تحول روشن و معناداری نمیشوند.
باید توجه داشت که بررسی و ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاههای متولی در امر پاسداشت زبان فارسی، الزاماً به معنی بررسی ضعف عملکرد این مدیران و دستگاههای متبوع نیست. هر چند در فضای نخبگانی کشور درباره کیفیت عملکرد دستگاههای مسئولی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی و شورای همکاری پاسداشت زبان فارسی سوالات جدی و ملاحظات انتقادی فراوانی وجود دارد، اما اگر بخواهیم منصفانه به موضوع نگاه کنیم، باید تصریح کرد که این گونه نهادها و سازمانها، علیرغم وجود کاستیهای علمی و اجرایی که طرح همه آنها از حوصله این یادداشت خارج است، در حد توان خود در امر پیادهسازی سیاستهای بالادستی مرتبط با مقوله پاسداشت زبان فارسی، تلاشهای لازم را داشتهاند و تصور میشود که موضوع عدم تحقق مطلوب این اسناد و قوانین، منحصراً محدود به کیفیت عملکرد این دستگاهها و مدیران آنها نیست و بخش قابل توجهی از این عدم توفیق در ارتباط با کیفیت عملکرد جوامع هدف در نظام اداره و حکمرانی کشور است که به دلایل و انگیزههای گوناگون از اجرای قوانین موضوعه در اینباره سر باز میزنند.
با توجه به آنچه ذکر شد، این موضوع از این منظر حائز اهمیت است که ارزیابی عملکرد اینگونه دستگاهها با هدف بررسی چگونگی انجام ماموریت محوله، و مرتفع ساختن موانع احتمالی موجود بر سر راه آنها در انجام بهینه این ماموریت خواهد بود. نگارنده این سطور، خود از اعضای کارگروه دائمی شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی است و از نزدیک تلاشها و کوششهای مسئولان امر را شاهد است. موارد فراوان و مستندی وجود دارد که به علت فقدان ساز و کار مشخص در ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاهها، امکانات قانونی مؤثر جهت پیگیری و بازخواست مدیران و دستگاههای گوناگون وجود ندارد و همین امر باعث ایجاد فضایی نابسامان و ناهمگون در تحقق اهداف بالادستی مرتبط با پاسداشت و صیانت از زبان فارسی شده است. به تبع این ناهماهنگی، شوربختانه برخی از سازمانها و نهادها نیز در پاسداشت زبان فارسی از اهتمام لازم برخوردار نیستند، بهگونهای که در خیلی از موارد حتی به تذکرات مکتوب این شورا نیز وقعی نمینهند و عملاً کار بر روی زمین مانده است.
در گام دوم پس از مشخص شدن وضعیت عملکرد دستگاهها و سازمانهای متولی در پیادهسازی سیاستهای بالادستی مرتبط با پاسداشت زبان فارسی، نوبت به اعمال «سنجه پاسداشت زبان فارسی» و عملیاتی شدن آن در جامعه هدف؛ یعنی عملکرد مدیران و دستگاههای است. همان گونه که پیش از این تصریح شد، علیرغم وجود سنجههای گوناگون در ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاههای دولتی از سوی سازمان اداری و استخدامی کشور، متاسفانه هیچگونه ساز و کار مشخصی برای ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاههای دولتی از منظر پاسداشت زبان فارسی وجود ندارد. مقوله بسیار مهمی که به گواه مستندات فراوان، بخش قابل توجهی از عدم اهتمام مدیران و دستگاههای دولتی به پاسداشت زبان فارسی، در ارتباط با آن است.
ضرورت همگرایی مؤثر نهادهای مسئول در تحقق «سنجه پاسداشت زبان فارسی»
باید توجه داشت که اعمال «سنجه پاسداشت زبان فارسی» با هدف ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاههای دولتی، محقق نمیشود، مگر با همافزایی و تعامل حداکثری سازمانها و دستگاههای متولی و مسئول در امر پاسداشت زبان فارسی. همان گونه که پیش از این ذکر شد، متاسفانه عدم همگرایی مطلوب نهادهای متولی و مسئول و عدم هماهنگی لازم در پیادهسازی سیاستهای بالادستی مرتبط با مقوله پاسداشت زبان فارسی در کنار فقدان نظام ارزیابی عملکرد مؤثر، منجر به نوعی آشفتگی در اجرای مصوبات قانونی مرتبط با این مقوله بسیار مهم شده است.
سازوکار اجرایی اعمال «سنجه پاسداشت زبان فارسی» با هدف ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاههای دولتی در پاسداشت، و صیانت از زبان ملی کشور، میتواند به شکلهای متنوعی باشد، به این کیفیت که پس از تعیین و تعریف این سنجه از سوی سازمان اداری و استخدامی کشور، باید «مجری طرح» و احیاناً «دستگاه معین» آن مشخص شود. از آنجا که طبق قانون، مهمترین سازمان مسئول و متولی در امر پاسداشت زبان فارسی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی است، این سازمان میتواند در تعامل فعال با سازمان اداری و استخدامی کشور، شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی و دیگر نهادها و سازمانهای مسئول، در مقام مجری طرح، ایفای نقش کند.
وزارت عتف نیز به پشتیبانی گروههای زبان و ادبیات فارسی در دانشگاهها، میتواند در جایگاه دستگاه «معین» در انجام این ماموریت مهم، یاریگر فرهنگستان زبان و ادب فارسی باشد. در صورت توافق، عکس این شیوه نیز قابل تصور است. به این صورت که وزارت عتف در جایگاه دستگاه مجری طرح و فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مقام دستگاه معین، یاریگر آن وزارتخانه باشد. در این سازوکار از اهمیت نقشآفرینی شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی نیز نباید غافل شد.
باید توجه داشت که گروههای زبان و ادبیات فارسی در دانشگاههای کشور نیز برای نقشآفرینی در این عرصه، از ظرفیت مطلوب و بالایی برخوردار هستند. در این میان، میتوان از گروههای علمی و تخصصی توانمندی همچون گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاههای تربیت مدرس، تهران، علامه طباطبایی، خوارزمی، اصفهان، شیراز، فردوسی و تبریز بهرهمند شد. استادان فرهیخته و دغدغهمندی در این گروههای علمی و تخصصی حضور دارند که جهت تحقق و تامین دیدگاههای مقام معظم رهبری و دیگر جوامع نخبگانی از آمادگی بالایی برخوردار هستند.
به پیشنهاد نگارنده این سطور به نمایندگی از سازمان اداری و استخدامی کشور طرح راهبردی ایجاد ساز و کار ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاهای دولتی از منظر پاسداشت زبان فارسی با عنوان «سنجه پاسداشت زبان فارسی» در دستور کار کارگروه دائمی شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی قرار گرفت و متعاقباً وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی ذیل آیین نامه اجرایی قانون ممنوعیت بهکارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه در نامهای خطاب به رئیس محترم سازمان اداری و استخدامی کشور انجام تمهیدات لازم برای اجرای این طرح و تحقق کامل آن را درخواست کرده است.
به حول و قوه الهی امید است با میدانداری سازمان اداری و استخدامی کشور در تعامل حداکثری با شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، وزارت عتف و دیگر نهادهای مسئول، این همگرایی مؤثر، هرچه زودتر محقق شود و «سنجه پاسداشت زبان فارسی» در جایگاه مهمترین اهرم در ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاههای دولتی در موضوع پاسداشت زبان فارسی، زمینهساز پاسداشت حقیقی زبان ملی کشور شود. مقوله بسیار مهمی که ان شاء الله، رضایتمندی مقام معظم رهبری و همه دغدغهمندان به حفظ و صیانت از زبان فارسی، بهمثابه یکی از مهمترین مولفههای هویت فرهنگی و تمدنی ایرانیان سرافراز را در پی خواهد داشت.