کتاب «من جانباز نیستم» خاطرات احمد پیرحیاتی به زبان ترکی استانبول چاپ و منتشر شد.
این کتاب داستان زندگی احمد پیرحیاتی، از جانبازان و مبارزان انقلابی است که از همان ابتدا دست مخاطب را میگیرد و با خود به دهه 50 و تلاش گروهی از جوانان بروجردی برای مبارزه با رژیم پهلوی میبرد.
کتاب از همان ابتدا روایتش را جذاب شروع میکند. داستان از تلاش چند جوان در باشگاه زیرزمینی جوشن برای مقاومت در برابر نیروهای ساواک و تمرین آنها در کوههای بروجرد آغاز میشود. پیرحیاتی که به گواه روایتش در این کتاب، احتمالاً پیرمردی است خوشسخن، از همان ابتدا دست میگذارد روی اصل ماجرا و پیش میرود. ضمن اشاره به تربیت دینی، به سابقه مبارزاتی خانوادهاش در برابر حمله متفقین نیز اشاره میکند.
موسویان نویسنده کتاب روایت پیرحیاتی را در 34 فصل تنظیم کرده است. هرکدام از بخشهای کتاب شیرینی خاص خود را دارد و بیانگر روحیه انقلابی و تلاش مردمی برای پیروزی انقلاب و شکست دشمن بعثی در دوره جنگ تحمیلی است. با این حال، شاید بتوان نقطه مرکزی کتاب را دوره جنگ تحمیلی دانست که راوی در آن به درجه جانبازی نائل شده است؛ هرچند خود معتقد است که جانباز، فقط آقا ابوالفضل(ع) است .
احمد پیرحیاتی، خاطراتی دارد که بی نظیر است. خاطراتش از مبارزات انقلاب، از کمیته، از محافظت از شخصیتهای مشهور، از ایستها و بازرسیهای اول انقلاب، از شروع جنگ و چمران و حضرت آیت الله خامنهای، از جانبازی خودش، بی نظیر است. او عکس ما آدمهایی است که معمولا برای زیباتر به نظر رسیدن، ماسک به صورت میزنیم. او همه چیز را بدون سانسور، بدون خوشآیند و بدآیند کسی، بدون گرایشات سیاسی، تعریف میکند.
کتاب داستان زندگی جانباز احمد پیرحیاتی توسط آیکوت پازار باشی به زبان ترکی استانبولی ترجمه و از سوی انتشارات فتا در 238 صفحه و با تیراژ هزار جلد چاپ شده است.