اخبار

ادبیات دینی فراگونه است

احمد شاکری، نویسنده و منتقد عنوان کرد: ادبیات دینی را نباید به یک گونه تقلیل دهیم؛ ادبیات دینی یک گونه نیست بلکه فراگونه است.

احمد شاکری نویسنده، پژوهشگر و منتقد در برنامه سفیر حسین که شامگاه ۲۰ تیر از شبکه اینترنتی کتاب منتشر شد، در توضیح خاستگاه ادبیات دینی عنوان کرد: ما باید تصورمان را از ادبیات دینی اصلاح کنیم؛ خاستگاه ادبیات اجتماع، فرهنگ و رخدادهای است که در زندگی شخصی و اجتماعی نویسنده اتفاق می‌افتد. ادبیات داستانی روایتگر زندگی است، یعنی به صورت متقابل از زندگی تأثیر می‌گیرد و بر زندگی تأثیر می‌گذارد.

وی افزود: چیزی که امروز از آن با عنوان ادبیات داستانی یاد می‌کنیم مماس و وابسته انقلاب اسلامی است چرا که ادبیات قبل انقلاب در دست نویسندگان چپ با گرایشات فکری و ادبیات سوسیالیستی یا در جبهه ادبیات لیبرال و غرب‌ستا قرار می‌گرفتند و ادبیات دینی یا رویکرد دینی در ادبیات به‌طور خاصه ادبیات داستانی، وام‌دار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است به این دلیل که ادبیات برای اینکه بتواند چیزی را روایت کند باید عناصر خود را از بین اشخاص و رخدادها برگزیند.

شاکری تصریح کرد: نمونه‌هایی از شخصیت‌هایی که برای سال‌ها و قرن‌ها از حضرت اباعبدالله در مراثی می‌شنیدیم و برای ما الگو بودند در انقلاب و دفاع مقدس ظاهر شدند. اگر از رفتار حضرت زینب (س) در واقعه عاشورا یاد می‌کنیم، شیرزنانی در دفاع مقدس ظاهر شدند که فرزندان خود را اهدا کردند و خم به ابرو نیاوردند.

این نویسنده بیان کرد: آن چیزی که تحت عنوان ادبیات دینی یاد می‌کنیم نتیجه بروز و ظهور مولفه‌های دیدنی در زندگی است و ادبیات دینی را نباید به یک گونه تقلیل دهیم. ادبیات دینی یک گونه نیست بلکه فراگونه است و ما ذیل ادبیات دینی ادبیات انقلاب، ادبیات دفاع مقدس و ادبیات تاریخی را داریم چرا که از ارزش‌های دینی حکایت می‌کنند و نقطه مقابل ادبیات دینی ادبیات ضد دینی است.

این پژوهشگر درباره وضعیت ادبیات دینی نیز گفت: انقلاب اسلامی در این ۴٠ سال ثمرات و رویش‌های متعدی داشته است؛ محمدرضا سرشار کتابی با عنوان «ادبیات داستانی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی» دارد و اگر بررسی کنیم تعداد نویسندگان، جنسیت، میزان تیراژ، تعداد نقدها و پژوهش‌ها و جشنواره‌های ادبی بیشتر شده و پیشرفت‌ها کاملاً محسوس است. ادبیاتی که بخواهد ماندگار شود باید با فطرت انسانی مردم گره خورده باشد به‌طور مثال وقتی از عاشورا یاد می‌کنیم که با هویت و فرهنگ ما گره خورده است. ادبیاتی که بخواهد ماندگار شود گریزی ندارد که به عاشورا بپردازد. شاید داستان یکی از خلأ‌هایی باشد که بتواند تسهیل‌گری کند. داستان بین تاریخ و مخاطب تسهیل‌گری می‌کند و طبیعتاً مقاتل برای همه گروه‌ها خواندنی و قابل فهم نیستند چرا که تاریخ هرچقدر مستندتر باشد، عدم پرداخت به جزئیات در آن بیشتر خواهد بود و ادبیات می‌تواند مخاطب را در جهان وقوعی فرو برد.

وی تشریح کرد: امام حسین (ع) یارانی و دشمنانی داشتند، نکته این جاست که طرفین مقابل ایشان بیگانه به دین نبودند بلکه کسانی بودند که بارها به حج رفته بودند. حال سوال این است که آیا در مرور وقایع ما در رفتار و موضع کنونی در جبهه ابا عبدالله هستیم یا در جبهه عمر سعد؟ بسیاری ازما با شنیدن اتفاقات عاشورا تردیدی نداریم که طرف حق و در جبهه ابا عبدالله هستیم اما در عرصه عمل کسی نمی‌تواند قطع پیدا کند اگر در آن زمان بود چه می‌کرد. اگر می‌خواهیم فاصله و بعد زمانی و فرهنگی را برداریم باید با داستان انسان کنونی را در بستر تاریخی قرار دهیم و تجربه تاریخی را برای او به اشتراک گذاریم و او را سنجه خودش قرار دهیم تا ببیند کجاست. توجه داشته باشید که روایت تاریخ مخاطرات بسیار سهمگینی دارد و هر نویسنده‌ای جرئت اینکه روایت تاریخی بنویسد را ندارد، حال اگر روایت هم تاریخی باشد هم درباره امری قدسی باشد مخاطرات بیشتری دارد و کلام پیش می‌آید؛ در فیلم و نمایش هم همین گونه است.

شاکری با اشاره به حضور بیشتر متخصصان در این عرصه عنوان کرد: کسی می‌تواند ادبیات را رصد کند که خود ورود کلامی و تاریخی به این حوزه داشته باشد و اینجا عرصه‌ای نیست که اساتید دانشگاه در حوزه تاریخ تشیع ساکت باشند، جایی نیست که حوزه‌های علمیه ما ساکت باشند. اگر متخصصان ساکت باشند چه کسی می‌تواند از خلال یک داستانی که تاریخی به نظر می‌رسد آن دقایق را استخراج کند. امروزه در شرایط و مرحله‌ای هستیم که مخاطبان تاریخ اسلام جای اینکه منابع مستند تاریخی ببینند فیلم می‌بینند و داستان می‌خوانند یعنی معارف و شناخت خود را از تاریخ از داستان و فیلم می‌گیرند.

همچنین ساسان ناطق، نویسنده کتاب‌های «اعترافات کاتب کشته شده»، «وقتی جنگ تمام شود»، «اروند ما را با خود می برد»، «سربازانچکمه پوش»، «کشاورز وسفره جادویی»، «روزه عقیل»، «خلیل در آتش» و «ما سه نفر بودیم» در برنامه حضور یافت و درباره مسیر نویسندگی خودگفت: در سال ۶۹ بعد از بازگشت آزاده‌ها و شنیدن داستان‌هایشان در جبهه به این حوزه علاقه‌مند شدم و جرقه این نویسندگی آنجا زده شد. تجربه جنگ ندارم اما سعی کردم شنونده خوبی باشم. برای خاطراتی که رزمنده‌ها تعریف می‌کردند، خواننده خوبی باشم از کتاب‌هایی که در این حوزه به دستم می‌رسید و بیننده خوبی از فیلم‌هایی که در این حوزه ساخته می‌شدند باشم. ما ایرانی‌ها علاقه بسیاری به امام حسین و حضرت عباس داریم. تمام مطالعاتی که از گذشته‌های دور تا سال ١۴٠٠ داشتم به نوعی در من ته‌نشین شده بود و این ته‌نشین‌شدن با خاطرات دوران کودکی‌ام از محرم همنشین شد و به نظرم آمد که نویسندگان مسئولیت بزرگی در انقال تاریخ و تجربه‌ها به آینده دارند و از این جهت به کلمه کاتب رسیدم و در این کتاب سعی کردم روایت و زاویه دیدی متفاوت داشته باشم.

ناطق در پاسخ به اشاره مجری برنامه به اینکه تله تئاتر کاتب اعظم هم اقتباسی از این کتاب است، گفت: کتاب و تله تئاتر اندکی در جزئیات متفاوت هستند و موقعی که «اعترافات کاتب کشته شده» را می‌نوشتم حسم این بود که فیلمی را می‌نویسم و به جنبه‌های تصویری کار بسیار فکر کردم. اگر بفهمیم این امامی که دار و ندار خود را در کربلا در طبق اخلاص گذاشته کیست اتفاقات را بهتر باور خواهیم کرد. در این کتاب هم آن چوپان مبانی فکری کسانی که در مقابل حسین (ع) ایستاده‌اند را زیر سوال می‌برد. هر نویسنده، فیلم‌نامه‌نویس و یا کارگردانی که ایده خوبی دارد باید منظرگاه متفاوت و شخصیت‌های متفاوتی هم داشته باشد و من از نگاه خیمه عمر سعد و کاتبانی که آنجا اتفاقات را روایت می‌کنند وارد شدم. کاتب‌ها وقایع را برای آینده حفظ می‌کنند ما هم با کتاب خواندن می‌توانیم دایره واژگانی خود را نسبت به تاریخ کشور و وقایع پیش‌رو بیشتر و بهتر ترسیم کنیم.

در ادامه برنامه سفیر حسین، محمدرضا محمدیان دبیر پویش سفیر حسین در خصوص پویش میز کتاب هیئات گفت: این پویش پنجمین سالی است که درحال اجراست و ١٢٠ کتاب فروشی هم عضو انجمن کتاب فروشی خوشه هستند. این کتاب‌فروشی‌ها خادم هیئات می‌شوند، کتاب را به امانت می‌گذارند تا برای مخاطبان به نمایش بگذارند و با ٢٠ درصد تخفیف به فروش برسانند. امسال در کل کشور بیش از ۴٠٠ هیئت را به کتاب فروشی‌ها متصل کردیم تا در هیئات میز کتاب را داشته باشند و هر هیئت کتاب‌ها را متناسب با مخاطب خود انتخاب می‌کند.

بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *